مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب قـــــرآن زیــــبا می خواند، ولی.... جهنم رفت!!!
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن تولیدگر سایر تولیدگر گرافیک

آتش افروزمند هستم. از تاریخ 16 مهر 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولیدگر سایر تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 57 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
قـــــرآن زیــــبا می خواند، ولی.... جهنم رفت!!!

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ پنج‌شنبه, 27 مهر 02


شاید عنوان این مطلب کمـــی عجیب به نظر آید؛ کسی که قرآن را زیبا تلاوت می کند و بسیار علاقه مند قرآن است و حتی حافظ قرآن است؛ ولی از اهالی بهشت نباشد و جایگاهش جهنم باشد... آری در کنار اعتقاد به قرآن، باید التزام و اعتقاد به قرآن ناطق یعنی امامان معصوم را نیز داشت.

 داستان تاریخی زیر حاوی عبرت هایی زیادی است برای اهلِ عبرت.....

شبی امیر المومنین (علیه السلام) از مسجد کوفه روانه منزل شان شدند، در حالی که 4/1 شب گذشته بود و همراه ایشان کمیل بن زیاد که از بهترین شیعیان و محبین حضرت است، بود. در بین راه به درب خانه ی شخصی رسیدند که قران را تلاوت می کرد.

و آیه ی (أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ) زمر.9‏ را  با صوتی اندوهگین و محزون می خواند. کمیل در دلش به آن شخص احسنت گفت و حالِ آن مرد برای او عجیب بود ولی چیزی را به زبان نیاورد.

حضرت به او نگاه کرد و فرمود: ای کمیل! صوت آن مرد باعث تعجب تو نشود؛ چرا که از اهلِ آتش است و بزودی تو را باخبر خواهم کرد. کمیل از حس درونی ای که نسبت به ان مرد داشت و سخنی که حضرت از جهنمی بودنش فرمود؛ در حالیکه قرآن را به آن زیبایی می خواند، متحیر شد و با ذهنی آشفته و متعجب سکوت کرد.

مدتی طولانی گذشت تا زمان جنگ با خوارج پیش آمد و امیرالمومنین به جنگ با آنان رفت؛ در حالی که آنان قرآن را همان گونه که نازل شده بود، حفظ می کردند. امیرالمومنین (علیه السلام) به کمیل، که در مقابل حضرت ایستاده بود، در حالی که از شمشیرش خون می چکید، نگاه کرد، سرهای آن کافران و فاجران روی زمین افتاده بود.

حضرت (علیه السلام) نوک شمشیر را بر یکی از سرها گذاشت و فرمود: ای کمیل! أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً بـــله این همان شخصی است که قران را در آن شب می خواند و حالتش تو را به تعجب واداشته بود.

در این حال، کمیـــل (منقلب شد و خودش را را روی پاهای حضرت انداخت و ) بوسید. و از خداوند طلب استغفار کرد.

 إرشاد القلوب إلى الصواب‏، دیلمی، ج2، ص266.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما