مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب ماجرای پارس کردن سگهای حوأب
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

سلمانیان نژاد هستم. از تاریخ 17 آبان 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 20 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
ماجرای پارس کردن سگهای حوأب

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

یه سری اتفاقات خاص در تاریخ اسلام رخ داده که دونستن این اتفاقات ما رو در ایمانمان راسخ‌تر می‌کنه از جمله ماجرای پارس کردن سگ‌های حَوأب بر عایشه که در ضمن این قضیه علم غیب معصومین علیهم السلام نیز مطرح می‌شه؛


وقتی طلحه و زُبیر نتونستند امام علی علیه السلام رو مجبور کنند که به اونا حکومت و بیش‌از مردم در بیت‌المال سهم بهشون اختصاص بده، تصمیم گرفتند تا از عایشه برای انتقام گرفتن از امیرالمومنین علیه السلام کمک بگیرند؛ چون عایشه به شدت نسبت به امام علی علیه‌السلام کینه داشت؛ او مردم رو تحریک کرد تا عثمان رو بُکشند اما امیرالمومنین علیه‌السلام دائما با این کار مخالفت می‌کرد و کشتن حاکم مسلمین رو کار نابجایی می‌دونستند ولی عایشه واسه آینده اسلام نقشه‌ها داشت و احتمال نمی‌داد بعد از عثمان، مردم به سمت امیرالمومنین علیه السلام برن، اما بیعت مردم با امیرالمومنین علیه السلام تمام نقشه‌های عایشه رو نقش برآب کرد!


طلحه و زبیر هم منتظر بودند تا حضرت امیر بهشون امتیاز خاص بده که اونا هم تیرشون به سنگ خورد! پس این سه نفر با هم متحد شدند که علیه امیرالمؤمنین علیه‌السلام فتنه‌انگیزی و جنگ به‌پا کنند. که ماجرای سگ‌های حَوأب مربوط به همین جنگ میشه.

در سال ۳۶ هجری، وقتی طلحه و زبیر به همراه عایشه از مکه به سمت بصره به خاطر شورش علیه امام علی(علیه‌السلام)در حال حرکت بودند، لشگر جَمَل به آبگاه "حوأب" رسید.

حوأب نام منطقه‌ای است که تقریبا مابین مکه و بصره قرار دارد. آنجا سگ‌های حوأب بر عایشه پارس کردند.

عایشه به محمد بن طلحه گفت: اینجا کجاست؟ محمّد گفت: اینجا حوأب است. عایشه گفت: مرا برگردانید! محمّد گفت: برای چه؟!! عایشه گفت: از رسول خدا شنیدم که به زنان خود می‌فرمود: «روزی را می‌بینم که سگهای حوأب به یکی از شما زنان پارس می‌کند، ای حُمیرا ! (لقب عایشه) مبادا تو آن زن باشی!»؛


محمد بن طلحه گفت: به راهت ادامه بده و این حرف‌ها را رها کن. عبدالله بن زبیر که متوجه خطر شد و نمی‌خواست حمایت عایشه ازشون سلب بشه گفت: آبگاه حوأب را اوّل شب پشت سر گذاشتیم! و عده‌ای از اعراب بیابانگرد را آورد، آنان به دروغ سوگند یاد کردند که اینجا حوأب نیست!

و این سخن نخستین گواهی است که در اسلام به دروغ گفته شد.

در روایات دیگر توجیه کنندگان و فریب دهندگان عایشه، طلحه و زبیر بودند که حوأب بودن حوأب را کتمان کردند و حدود ۴۰-۵۰ نفر(بر اساس اختلاف روایات) از بادیه نشینان را با پول اجیر کردند، تا آنها شهادت دهند که اینجا حوأب نیست!

_______________________________________

فروغ ولایت، علامه سبحانی، ص۴۵۸،


برای مطالعه بیش‌تر کتاب "نقش عایشه در تاریخ اسلام" از علامه عسگری (ره) رو بهتون پیشنهاد می‌دم که مطمئنم مجذوبش خواهید شد.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما