گاهی منطبق نبودن سخنان روحانیون با مسائل روز، سبب می شود که اخلاق و رفتارهای دیگر مبلغ(که چه بسا خوب باشد) تحت الشعاع قرار گرفته و بهانه دست برخی افراد بدهد.
یک فرد مطلع برای نویسنده تعریف می کرد که در روز 13 آبان در یک اداره، روحانی اداره، شعری را پیدا کرده بود در باب سخن جنین با مادرش، و در انتها نیز آیه ای راجع به فرزندآوری خواند و بحث را تمام کرد. در این اثنا همه مرتب صلوات می فرستادند تا به سخنران بفهمانند که سخنی بگو که مطابق روز باشد. این فرد در ادامه گفت که بنده از این حرکت روحانی اداره، خیلی متاثر شدم.
این روحانی گرانقدر می توانست که شعری راجع به دشمن دانستن شیطان بخواند و سپس آن را بر شیطان بزرگ تطبیق دهد و این آیه را نیز بخواند: «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا؛ البته شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد.»[1]
ما روحانیون باید متوجه باشیم که باید از ظرفیت روزها برای نهادینه کردن مباحث دینی بیشتر استفاده کنیم. مثلا روز معلم، یا مهندس، یا سرباز و... است، باید منبر و سخنرانی خود را ناظر بر این اسامی قرار دهیم. در غیر این صورت برچسب «مد روز نبودن» را به ما خواهند زد و رفتارهای قابل تقدیر روحانیون را نادیده می گیرند. مثلا در مورد مثال فوق، هر چه هم سخنان روحانی، با خنده و نشاط همراه باشد، اما چون محتوا چنان جالب نیست، طبعا جذابیت نخواهد داشت. ولی اگر محتوا متناسب با مباحث روز باشد، همان طرز بیان باعث دو چندان شدن ارزش سخنرانی خواهد شد.
پی نوشت:
1ــ فاطر/6