مرد یهودی:
-ماچ ماچ ماچ ماچ ماچ ماچ
- ای بابا
.
.
.
.
.
.
.
-فکر بد نکنیــــــــــد
.
.
.
.
-زبونم بند اومد! خواستم بگم: ما چاکرتونیم.
(لبخنــــــــــد)
- آن روز، پيامبر چون روزهاي قبل از آن كوچه مي گذشت.
-پرسید: دوستی داشتیم که هرگاه از کنار خانه اش عبور می کردیم، بر سر ما خاكستر مي ريخت، چند روزی است از او خبري نداریم، کجاست؟
- گفتند: بیمار شده است. با چند نفر از ياران به عیادت وی رفت.
- بیمار با شرمندگي به مادرش گفت: صورتم را بپوشان. وقتی رسول خدا (صل الله علیه و آله) وارد شد
- گفت: ای پیامبر، اول مرا مسلمان کن، تا دیدگانم به دیدارت روشن شود.
- مرد یهودی با اين رفتار پيامبر، به سرعت متحول شد و اسلام را پذيرفت.
-امام صادق ؏ میفرمایند:
«هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُ
دین چیزے جز محبت نیستـــ
الڪافی.ج۸.ص۸۰