بسم الله الرحمن الرحیم مدتی پیش یکی از دوستانم برام اتفاقی رو تعریف کرد که واقعا تأمل برانگیز بود. می گفت بعد از فوت پدرم، موقع تقسیم ارث خواهرهام گفتن حق نداری که بیشتر از ما برای خودت سهمی برداری! در حالیکه این حق عرفی، شرعی و قانونی ایشون بود، اما بخاطر رضایت مادر و خواهرهاش به این کار رضایت داده بود و با نارضایتی اموال رو به صورت مساوی تقسیم کرده بود، در حالیکه نیاز مالی شدیدی به اون پول داشت. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در تشییع جنازه ای حضور داشتند، وقتی میت را در قبر جای دادند، حضرت فرمودند: چیزی که پایانش این است، شایسته است که انسان از آغاز به آن دلبسته نشود، و چیزی که آغازش چنین است، سزاوار است که از پایانش بیم داشت1. دنیایی که قراه به قبری به این تنگی و تاریکی ختم بشه، آیا ارزش این دلشکستن ها و حق خوری ها و ظلم کردن ها رو داره؟ آیا بهتر نیست خیلی این دنیا رو جدی نگیریم و به خودمون اجازه انجام هر کاری رو ندیم؟ اگه قبل از انجام هر کاری به این فکر کنیم که این دنیا کوتاه تر از این حرف هاست که بخوایم به خاطرش آخرت ابدی خودمون رو خراب کنیم. آخرتی که اولین مرحله ش، همون قبر تنگ و تاریکی هست. همون قبری که به فرموده ی امام صادق علیه السلام: هر روز صحبت مى کند و می گوید : من خانه غربتم ، من خانه تنهایى ام ، من خانه کِرمها هستم ، من قبرم ، من باغى از باغهاى بهشت یا گودالى از گودال هاى دوزخم2 . اگه به این فکر کنیم که اولین مرحله ی آخرت که این باشه، پس بقیه مراحلش چطور میتونه باشه، انگیزه مون کمتر میشه برای انجام گناه... اگر روزانه حداقل یک بار به مرگ فکر کنیم، خیلی از اشتباهات رو مرتکب نمی شیم. حتما در برنامه هامون هفته ای یکبار زیارت اهل قبور رو جا بدیم. برای مطالعه بیشتر در این مورد کتاب منازل الآخرة شیخ عباس قمی توصیه می شود.
http://rozup.ir/up/stekhdam/parcham/n/namaz%20vahshat.jpg
منابع: 1.بحارالانوار، ج 70، ص103 2.الکافی : 3 / 242 / 2 منتخب میزان الحکمة :456: إنّ لِلقَبرِ کلاما فی کُلِّ یَوم ، یقولُ : أنا بَیتُ الغُربهِ ، أنا بَیتُ الوَحشَةِ ، أنا بَیتُ الدُّودِ ، أنا القَبرُ ، أنا رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الجَنّةِ أو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النارِ