مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب مفهوم قوامیّت در نگاه مفسّران و محقّقان
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

اکرمی هستم. از تاریخ 11 آبان 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 128 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
مفهوم قوامیّت در نگاه مفسّران و محقّقان

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 01 آبان 02

 

 

مقدمه

برای درک مفهومِ درست قوّامیت باید با توجه به معنای لغوی آن به تحقیق و پ‍ژوهش دربارۀ آن پرداخت؛ اكثر واژه‎شناسان و زبان‎شناسان معنای دقیقی را برای آن ارائه نکرده‎اند و بیشتر بر اساس دیدگاه‎های تفسیری‎ای که داشته‎اند آن را مورد مطالعه قرار داده‎اند؛ حتّی با وجود اینکه کتاب العین دارای قدمت و اصالت بیشتری نسبت به سایر کتب لغت است، ولی در ذیلِ مادۀ «قَوَمَ» از واژۀ «قوّام» سخنی نگفته است.[1]  لسان العرب نیز در تبیینِ معنایِ قوّامیت هیچ‎گونه شاهد شعری یا زبانی برای آن نیاورده و کلماتش دربارۀ واژۀ «قوامیّت» دچار اضطراب است؛ درجایی می‌گوید: «قیام به معنای محافظت و اصلاح است؛ همانند آیۀ شریف ﴿الرجالُ قوّامُون علی النّساء﴾»[2] و در جایی دیگر می‌گوید: «قَامَ الرجلُ علی المرأة» به معنای پرداخت نفقه و مؤونۀ زن است؛ سپس می‌گوید: «قوّامیتِ شوهر بر زن، به معنایِ تكفّلِ امورِ زن و اهتمام به شؤون او است».[3]

تنها صاحبِ کتابِ التحقیق فی كلمات القرآن به تحلیلی واژه شناختی دربارۀ واژۀ «قوّام» پرداخته و قائل شده که «قوّام» به كسی می‌گویند كه در قیام و ایستادگی، فقط به خودش مُتّكی است؛ از همین رو است که راجع به مردان از این تعبیر استفاده شده است؛ چرا که مَرد نوعی اِشراف و تسلّط به امور زن و رفع نیازهای او دارد.[4]

از لحاظ تفسیری، مترجمان و مفسّران و کسانی که اهل‎ این مباحث هستند، در تبیین معنای قوّامیت به چند دسته شده‎اند:

الف. حاكمیّت و سلطه

برخی از مفسّران، قوّامیت را نوعی حق دانسته‎اند که بر اساس آن، شوهر حق دارد بر زنش سلطه داشته باشد و به او امر و نهی کند و در مواقع لزوم او را مورد تأدیب قرار دهد؛ چرا که مرد، رئیس و بزرگِ خانواده و حاکم بر زن و خانواده است[5]. به همین خاطر گفته شده که مردان، قیّمِ زنان‎شان هستند؛ چنان‎كه حُكّام، قیّمِ رعایایِ خویش می‌باشند.[6]

ب. كارگزاری و خدمت‎گذاری

برخی محقّقان علوم قرآنی، قوّامیت را به این معنا دانسته‎ اند که مردان، كارگزار زنان‎ند و مکلّف اند که امورِ زنان را بر عهدۀ خویش بگیرند و به گونه‎ای این یک وظیفه برای شوهران (و نه حقی) نسبت به زنان محسوب می‎شود و از این رو مردان باید حامی زنان باشند و از آنان محافظت کنند.[7] بنابراین طبق این دیدگاه، قوّامیت نوعی وظیفه و مسئولیت برای مرد است و به هیچ عنوان به معنای برتری جویی، سلطنت مرد بر زن نمی‎باشد؛ برتری نه از قوّامیت استفاده می‎شود و نه از «علی» و نه از «فضل»، زیرا «قوّامیت» و «قَامَ» همراه با «علی» بیشتر دربارۀ امور و وظایف به‎كار می‌رود كه در آن‎جا عُلوّ و نسبت‎سنجی بین كسی كه قائم بر امر است و آن چیزی كه او بدان قیام دارد معنا ندارد؛ «قَامَ علیه» یعنی به آن كار اقدام كرد چنان‎كه به احتمال زیاد، ﴿قوّامون علی النساء﴾ با حذف مضاف باشد؛ یعنی «قوّامون علی شُؤون النساء وحاجاتِهنّ».[8]

ج. مدیریت و ریاست

قوّامیت در آیۀ سی و چهارم سورۀ نساء با عناوینی مانند نظیرِ قنوت، اطاعت، نشوز و تأدیب هم‌نشینی و مناسبت داردکه با توجه به این مؤلّفه ها، تعبیر کردن از قوّامیت به اینکه صرفاً به معنای خدمتگزاری یا بر عهده گرفتن ِامورِ زن از سوی شوهر باشد، با مفاهیمی چون قنوتِ زن و اطاعت از شوهر یا نشوزِ زن و قدرتِ تأدیبِ شوهر هم‎خوانی ندارد؛ به تعبیرِ دیگر، مفهم قوّامیت با معنای همسانی و تک سطحی در رابطۀ زن و شوهر سازگاری ندارد و ناگزیر این معنا را می‎رساند که رابطۀ زن و شوهر در خانواده، در دو سطح و دو رتبه است كه شوهر در سطحِ برتر و بالاتر و زن در سطحِ پایین‌ترِ این رابطه قرار می‌گیرد؛ زیرا در این آیه، زنانِ صالح را قانت و مطیع برشمرده و قدرتِ تأدیب زنِ ناشزه و ناسازگار را به شوهر واگذار کرده‌اند.

از طرف دیگر هم نمی‌توان طبق گفتۀ برخی دیگر، قوّامیت را به این معنا بگیریم که مرد وظیفه دارد نفقۀ زن را بر عهده بگیرد و متکفّل امور او شود؛ زیرا در این‎ صورت لازم می‎آید که عبارت بعدی آیۀ شریفه بدون وجه باشد؛ چرا که در ادامه، آیه به بیان علّت یا حكمتِ قوّامیت می‌پردازد و پرداخت نفقه را علّتِ قوّامیت می‌شمارد که در این صورت مفهومِ آیه چنین خواهد شد: «شوهران عهده‌دار نفقه و امور زنان‌اند زیرا از اموال خود نفقه می‌پردازند»؛ از این ‌رو نمی‌توان قوامیت را به معنای علّت یا حكمتِ خودِ آن تعبیر كرد.

بنابراین قوّامیت در واقع بیان‎گرِ نوعی رابطه میان زن و شوهر است كه بر اساس آن، قنوت و اطاعت زن از شوهر با قدرتِ تأدیبِ شوهر نسبت به زن همپوشانی دارد؛ به این گونه که رابطۀ قوّامیت، شوهر را در جایگاهِ برتری نسبت به زن قرار می‌گیرد و در برابر نافرمانیِ زن، قدرتِ تأدیبِ زن ِناشزه و قدرتِ بر امر و فرمان به شوهر داده شده است. ازاین‌رو می‌توان گفت كه قوّامیت به نوعی ریاست و مدیریتِ شوهر در خانواده را می‎رساند.

 

کلیدواژه ها: قرآن، قوّامیت، حاكمیّت، سلطه، خدمت‎گذاری، مدیریت و ریاست.

 

 

------------------------------

پی‎نوشت‎ها:

 . تفسیر العین، خلیل بن احمد فراهیدی، ج 5، ص 231.

2. لسان العرب، ابن منظور، ج 12، ص 497.

3. همان، ص 503.

4. التحقیق فی كلمات القرآن، حسن مصطفوی، ج 9، ص 344.

5. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 1، ص 503.

6. انوار التنزیل و اسرار التاویل، ناصرالدین بیضاوی، ج 2، ص 72.

7. الجامع لاحكام القرآن، محمد بن أحمد الأنصاری، ج 5، ص 169 و 168.

8. «بررسی معناشناختی و جایگاه قوّامیت مرد و حقوق انسانی زن از نظر قرآن و مقایسه با کنوانسیون رفع تبعیض»، فائزه عظیم‌زاده اردبیلی، مجله: کتاب نقد، ش 31، ص 35 ـ 20، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما