میگویند برای خراب کردن چیزی لازم نیست آن را نقد کنید. تنها کافی است از آن به شکل بدی دفاع کنید. این حکایت یکی از مسئولان جامعة المصطفی است که در آخرین سخنرانی خودش گفته: «بنده در گذشته و در حال حاضر مسئول بخش اروپای المصطفی بوده و هستم و حاضرم سوگند بخورم که ۷۰ تا ۸۰ درصد مردم اروپا سطح زندگی پایین تری از مردم ایران دارند.»
در ابتدا باید گفت احتمالا این حرف، حرف درستی است. پیش از این هم دکتر محمود سریعالقلم از استادان دانشگاه در رشته علوم سیاسی که اتفاقا قرابت چندانی هم با جمهوری اسلامی ندارد در اظهاراتی گفته بود: «در اروپا بیشتر مردم فقط یک دوچرخه دارند، یک آپارتمان کوچک و یک کارت مترو یا اتوبوس. اما آن چه مردم را از زندگی راضی میکند وجود ثبات است. به این معنا که مثلا سالی 2 درصد تورم دارند و به همین میزان هم حقوقشان افزایش پیدا میکند» (نقل به مضمون)
بنابراین باید به روحانی ارجمند عرض کرد ممکن است سطح رفاه و امکانات بخشی از مردم ایران از بخشی از اروپاییها بالاتر باشد اما وجود ثبات فوق العاده در اقتصاد، امکان برنامهریزی به مردم داده است و همین امر باعث شده مردم به سطح رفاه حداقلی تن دهند و از آن راضی باشند. ثبات اقتصادی، تورم دائما پایین و امکان برنامهریزی را مقایسه کنید با اقتصاد متزلزل ما. از سال 1390 تاکنون (یعنی بازه زمانی 8 ساله) نرخ دلار از 1000 تومان به 13500 تومان رسیده است. قیمت مسکن به شکل تخیلی افزایش یافته و خودروی فوق پیشرفته پراید! از 7 میلیون به 62 میلیون تومان رسیده است. به این لیست اضافه کنید قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و پوشاک و وسایل خانگی و الکترونیکی و ... را که عموما بیشتر از دستمزدها افزایش یافتهاند.
اشتباه نشود! کسی در پی زیر سوال بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه علمی، پزشکی، زیرساختی، فضایی و نظامی نیست. سخن سر آن است که دفاع کورکورانه از نظام جز راه رفتن روی اعصاب مردم و ناامید کردنشان دستاوردی ندارد، همچنان که حمله غیرمنصفانه به آن.