مرورى بر آياتى كه درباره انتخاب افراد از سوى خداوند يا پيشوايان معصوم عليهم السلام آمده، ما را به اين مطلب رهنمون مى سازد كه در انتخاب افراد در هر جايى، مسلمان بايد صلاحيت افراد و تعهد آنان را ملاك قرار دهد.
مثلا در داستان انتخاب طالوت در قرآن آمده است، برخى انگيزه هاى غير الهى، مانند نَسَب عالى و ثروت فراوان را ملاك انتخاب فرمانده و رهبر مى دانستند:
"....قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَال..." سوره بقره،آيه 247
گفتند:
چگونه او بر ما حكومت كند با اين كه ما از او شايسته تريم و او ثروت زيادى ندارد.....،
ولى پيامبرشان در مورد انتخاب طالوت به آنان گفت:
"....إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَـهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِى مُلْكَهُ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ"
سوره بقره،آيه 247
خدا او را بر شما برگزيد و او را در علم و (قدرت) جسم وسعت بخشيده است.
از اين آيه و رواياتى كه تعصب هاى قبيله اى و گروهى و هواى نفس را در انتخاب افراد به شدت مذمت مى كند، فهميده مى شود:
امت اسلامى، در انتخابات دو وظيفه بسيار حساس بر عهده دارد كه اگر آن ها را رعايت نكند، وظيفه دينى خود را انجام نداده و در پيشگاه خداى متعال مقصر است:
وظيفه اول:
فردى را كه مى خواهد انتخاب كند، تنها براى رضاى خدا و مصلحت امت اسلامى انتخاب نمايد و در انتخاب او هيچ انگيزه اى، غير از انتخاب اصلح كه تنها راه حاكميت صالحان است نداشته باشد.
وظيفه دوم:
منتخب خود را به طور كامل شناخته و او را در ديانت و صداقت، امتحان كرده باشد و ميزان كارايى او را براى كارى كه انتخاب مى كند بداند. چنان كه در قرآن كريم آمده است:
"إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الاَْمَـنَـتِ إِلَى أَهْلِهَا "
سوره نساء،آيه 58
خدا به شما فرمان مى دهد كه امانت ها را به صاحبانشان بازگردانيد.
امروز، اداره جامعه اسلامى، امانتى است كه از سوى مردم به مسئولين سپرده مى شود، لذا وظيفه مردم است اين امانت را به كسانى كه اهليت و صلاحيت دارند بسپارند.
.