یکی از عوامل مهم در شناخت چهرههای دوروی منافقان، زمانی است که پیامبر(ص) بسیج عمومی اعلام میکرد و باید همه آنانی که عذر شرعی ندارند، راهی میدان نبرد با مشرکان و کفّار شوند.
منافقان که بعد از جنگ «احد» چهره و عملکرد منافقانهشان شناخته شده بود دیگر نمی توانستند با نیرنگ و حیله از شرکت در جهاد خودداری کنند.
از این جهت هر گاه ندای جهاد را میشنیدند، گویا فرشته مرگ بر آنان نازل شده و میخواهد جان آنان را بگیرد.
بهانهگیریهایی از این دست که جنگ و خونریزی افساد در روی زمین است و ما نباید با ارحام و قبایل خود نبرد کنیم و نگاههای مرگآلود آنان به پیامبر(ص) همه حکایت از وحشت و دلهرهای بوده است که بر وجود آنان چیره شده بود.
خداوند در آیه 20 سوره محمد این وضعیت روحی منافقان را بیان میکند:
«وَیَقُولُ الّذِینَ آمَنُوا لَوْلاَ نُزّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُحْکَمَْةٌ وَذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ رَأَیْتَ الّذِینَ فِى قُلُوبِهِم مَرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِىّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ»
افراد با ایمان میگویند چرا سورهای که در آن حکم مبارزه (کشتن و کشته شدن) با کافران باشد، نازل نشده است، آنگاه که سوره محکم و صریحی فرود آمد و در آن جنگ ذکر شد آنان که در دلهایشان بیماری است (منافقان) مانند افرادی که از ترس به حالت بیهوشی افتادهاند به تو مینگرند، پس این حالت بر آنها سزاوارتر است.