واقعیت این است که خیلی از ما، تا قبل از آزمایشات الهی انسان های خوبی هستیم؛ اما در میدان عمل، نمره قابل قبولی را دریافت نمی کنیم؛ یکی از علت های مهم قبول نشدن در میدان عمل، منفعت طلبی است.
خدای بزرگ در قرآن خویش در مورد امتحان گرفتن از انسان ها می فرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن يُترْكُواْ أَن يَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ؛آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد؟!»[1]
بهترین مثال برای تقریب به ذهن در مورد امتحانات الهی، امتحانات درسی است. شاید خیلی از دانش آموزان تا قبل از امتحان ــ به راست و دروغ ـــ ادعا کنند که ما درسخوان هستیم و سخنانی از این قبیل؛ اما هنگامی که از آنها امتحان گرفته می شود، معلوم خواهد شد که عیار هر دانش آموز چند است(البته امکان قبولی با تقلب در امتحانات درسی هست؛ اما در امتحانات خدا نه).
بنابراین غرض از امتحانات الهی، معلوم شدن ایمان و پایبندی هر کس به دستورات خدای بزرگ است. اگر مسئله پایبندی به مسائل دینی در میان نباشد، معلوم می شود که انسان به دنبال منافع شخصی خود است و نتیجه آن، مردود شدن در امتحانات الهی است. چنان که منافقان صدر اسلام، همین رویه را پیش گرفته بودند: «(اى رسول) اگر اين مردم را براى منفعت آنى و فورى و سفر كوتاه (تفريحى) دعوت كنى البته تو را پيروى خواهند كرد و ليكن اين سفر (به تبوك براى جنگ با روم) بر آنان دراز و دشوار آمد، و مؤكد به خدا سوگند مى خورند كه اگر توانايى داشتيم همانا با شما بيرون مى آمديم، اينان خود را به دست هلاكت مى سپارند و خدا مى داند كه آنها به حقيقت دروغ مى گويند.»[2]
مصادیق زیادی برای مردود شدن در امتحانات الهی ــ به واسطه منفعت گرایی ـــ در جامعه وجود دارد؛ بارزترین آنها در مواقع انتخابات رخ می دهد که هم نمایندگان و هم مردم را درگیر خود می کند و ممکن است حتی جامعه را به مشکلات متعددی دچار کند(فتنه 88)
خدایا به ما توفیق بده در امتحاناتی که برای ما پیش می آوری، منفعت طلبی، ما را از کسب نمره قبولی باز ندارد. آمین.
پی نوشت:
1ــ عنکبوت/2
2ــ نور/42