مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب میزگرد دانشجویی ۱
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
میزگرد دانشجویی ۱

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

 بسم الله الرحمن الرحيم


ميزگرد خودماني دانشجويان اديان


گزارش جلسه شانزدهم


خب مثل گزارش‌هاي جلسات قبل، اين بار هم متفاوت مي‌نويسم. خارج از چهارچوب کليشه‌هاي صورت‌جلسه نويسي و گزارش نويسي.


اين، حاصل توافق اکثر دوستان در ميزگرد است. از همان جلسات ابتدايي، گفتيم صورت‌جلسه‌ها را در قالب خاطره بنويسيم تا بعداً هم خودمان رغبتي براي مطالعه‌شان داشته باشيم و هم بتوانيم در قالب نشريه يا کتابچه، منتشرشان کنيم.


و اما گزارش امروز ...


امروز قرار است آقاي اميد فتحي کنفرانس داشته باشند.


قبل از اين که شروع کنند، اجازه بدهيد گريزي بزنم به جلسه قبل:


در جلسه گذشته، موضوع کوروش پيش کشيده شد و بحث حسابي داغ شد.


البته بهتر از بگويم جوش آمد!


مخالفان و موافقان سرسخت، با هم درگيري لفظي پيدا کردند. عده‌اي براي کوروش، قداست فوق العاده‌اي قائل بودند ‍ و عده‌اي هم او را تکفير مي‌کردند.


خب ديگر، برگرديم به جلسه امروز! اميد فتحي رفت کنار وايت برد و ماژيک قرمز را در دست گرفت ...


راستي يادم رفت آقاي فتحي را معرفي کنم!


اميد فتحي، دانشجوي رشته اديان ابراهيمي است. دوستانش او را با صفاتي مثل «آرام، متين، درس‌خوان و منطقي» مي‌شناسند.


او جزء معدود افرادي بود که جلسه قبل را آرام و بدون تنش تا آخر دنبال کرد. البته انتظار مي‌رفت که به جمع کردن بحث و نتيجه‌گيري کمک کند. اما ظاهراً فضا را براي اين کار مناسب نديد!


شايد هم به اين دليل که موضوع، ارتباطي به رشته تحصيلي‌اش نداشت، سکوت کرد.


خب برگرديم به کلاس. جايي که او دارد وسط تخته‌اش نقاشي مي‌کشد (؟!)


يک مستطيل عمودي به ابعاد تقريبي  در  سانتي متر!


مستطيل را به پنج خانه تقسيم مي‌کند و با کمي فاصله از آن، با ماژيک آبي روي تخته مي‌نويسد:


 يکي از چهره‌هاي کاملاً سفيد در عهد عتيق؟

 

درِ ماژيک را مي‌گذارد روي آن و برمي‌گردد سمت جمع:


«امروز با يک جدول شروع مي‌کنيم»


جمله‌اي را که نوشته، آرام و شمرده تکرار مي‌کند:


«يکي از چهره‌هاي سفيد در عهد عتيق»


و ادامه مي‌دهد: «پنج حرفيه. راهنمايي هم داريم. هر وقت خواستيد، بگيد تا راهنمايي کنم.»


صداي زمزمه‌هاي بچه‌ها کم کم بلند مي‌شود:


- امروز کلاً زنگ تفريح داريم؟


- بيست سؤاليه؟


- زيـــــــنگ! يه راهنمايي مي‌کنيد؟!


- دوربين مخفيه؟ کِي پخش ميشه؟


فتحي کمي تُنِ صدايش را بالا مي‌برد و با حوصله و لبخند مي‌گويد: «خب ديگه! زود باشيد شروع کنيم. وقت تموم ميشه‌ها»!

 

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما