پدرم میگفت: بچه که بودی، مریضی داشتی، حالت که خیلی بد شد و دکترا جوابمون کردن ، رفتم حرم گفتم بچه ام نذر تو یا امام حسین(ع)
حالا سالها از اون روزها داره میگذره و من تمام زندگیم دور مدار امام حسین(ع) میچرخه، حسینی شفا یافتم و حسینی زندگی میکنم، خادم هیئت حسینی شدم و نوکر حسینیان....
میچرخم و نام حسین را میکنم تکرار
من را شما دادی شفا ، من بوده ام بیمار