مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب می‌خوام زرتشتی بشم (قسمت ششم)
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
می‌خوام زرتشتی بشم (قسمت ششم)

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

نازنین دستم رو گرفت و گفت: «یه کم با دقت و تمرکز گوش کن ببین چی میگم. بعد اگر درست نبود، بگو درست نیست.


ببین، این فایل کتاب اوستا هست. کتاب مقدس زرتشتی‌ها...»


اومدم یه چیزی بگم که دستش رو گرفت روبه‌روم. یعنی «صبر کن!»


و ادامه داد: «چند صفحه‌ی اول این کتاب، گات‌ها هست. یادت باشه حتماً فایلش رو بهت بدم که سر فرصت نگاه کنی.»


چشمام برق زد.


نازنین گفت: «موبد به تو گفته ما دینمون رو فقط از گاهان می‌گیریم. درسته؟»


گفتم: «نه خیر! فقط گات‌ها»


گفت: «گاهان همون گات‌ها هست دیگه!


حالا بالاخره گفت یا نه؟»


سرم رو تکون دادم. یعنی: آره.


گفت: «و همون موبد اینم گفت که در آیین زرتشت، زن جایگاه خاصی داره؛ تک همسری به رسمیت شمرده شده؛ برده‌داری نفی شده؛ و یه عالمه از این جور چیزا. درسته؟»


گفتم: «بعله»


گفت: «من گات‌ها رو کامل خوندم. از چند تا ترجمه مختلف هم خوندم.


کلا مگه چند صفحه هست؟! خودتم همین امشب و فردا می‌تونی همه‌ش رو بخونی.


کجای گات‌ها حرفی از تک همسری زده؟!


کجاش صحبتی از نفی برده‌داری کرده؟!


چه قدر توش در مورد نیازهای بشر و روش زندگی صحبت شده؟!»


دیگه طاقت نیاوردم. پریدم وسط حرفش: «یعنی میگی هیچ کدوم از این چیزا توی گات‌ها نیست؟!


دوباره میرم از موبد می‌پرسما!»


گفت: «اصلاً کاش از خودش یه نسخه گات‌ها رو می‌گرفتی تا مطمئن بشی که من دارم درست میگم.


البته موبد راست گفته که حرفی از احکام عجیب و غریب در مورد زنان، کشتن حیوانات، غسل با ادرار گاو و این جور چیزها توی گاهان...»


تا اومدم اعتراض کنم، گفت: «گات‌ها! گفتم که بهش گاهان هم میگن!


قرار شد دقیق و با تمرکز گوش کنی.»


یه کم خجالت کشیدم. ولی به روی خودم نیاوردم!


گفتم: «خب، گوش می‌کنم. بگو!»


گفت: «خلاصه، از این جور احکام توی گات‌ها نیومده.»


با اشتیاق به نازنین زل زدم که بقیه حرفش رو بزنه.


ادامه داد: «بله. این احکام توی گات‌ها نیومده. چون کلاً احکامی توی گات‌ها نیومده!»


توی دلم گفتم: «خدا بگم چی کارت کنه نازنین! نمی‌ذاری یه ثانیه آدم خوشحال بمونه!»

 

ادامه دارد...

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما