بله ماجرای برخی از مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران، طبق این داستانی که مطرح کردم، هست:
نمیدانم از روی قصد است یا نادانی یا چی
هر کاری که نظام جمهوری اسلامی ایران انجام دهد، باز یک عده هستند که مثل آدمهای این داستان شروع به ایراد گرفتن و ان قلت آوردن میکنند.
و یا حتی مثل گلام در کارتون گالیور که مدام میگفت:
من میدانم نمیشود، من میدانم نمیتوانیم و ...
و باز از این من میدانمها و نمیشودهایی که از این افراد خودباختهای که اعتماد به توان علمی و نظامی ایران و ایرانی ندارند و مدام در حال غر زدن و من میدانم نمیشودهای همیشگی هستند.
چیزی به ذهنم رسید
آره دقیقاً همین است
اگر خود کوروش هم الآن بود و میآمد جمهوری اسلامی ایران را تشکیل میداد و یا حتی از این نظام پیروی میکرد، باز همین عده از کوروش هم ایراد میگرفتند و باز هم همین نظرات عجیب و غریبشان را مطرح میکردند
به نظر من
اینهایی که اگر اقتدار ببینند و یا اگر نبینند در هر صورت ناراضی هستند، اینها به دنبال چیز دیگری هستند.
اینها مزدور غرب و نوکر با جیره و مواجب (و یا شاید هم بی جیره و مواجبی) هستند که تنها وظیفه آنها نق زدن و تخریب و کوچک جلوه دادن دستاوردهای اسلام و انقلاب و ایران هستند.
انقلاب ما مصداق «ما میتوانیم»است و «توانستهایم»و «خواهیم توانست». و نق زدنها و تخریبهای یک عدهی همیشه ناراضی هرگز ما را از حرکت رو به جلو باز نخواهد داشت.
یک چیز بنویسم برای آنهایی که این اقتدار ایران را وحشیگری میدانند یا حتی تخریب میکنند؛
برای آنهایی که به دنبال عقبگرد هستند و حرکت رو به جلوی ایران آزارشان میدهد:
آهای شماهایی که اقتدار ایران دارد چشمانتان را کور میکند، به آن روباه پیر بگویید
آقای ما میفرماید: «دوره بزن و در رو تمام شد»
بله تمام شد و این هم نمونهاش