عنوان: طاهره قره العين در بدشت
در پي ديدارهاي عليمحمّد شيرازي (باب) با پيروانش،(۱) آنان دستورها و نقشههايي را به اسم عليمحمّد اجرا ميکردند. پيروان نزديک عليمحمّد به سرکردگي حسينعلي نوري (بهاء)، فاطمه زرينتاج (طاهره قرهالعين) و ملامحمّد علي بارفروشي (قدوس) در اواخر رجب و اوايل شعبان سال ۱۲۶۴ق، گروهي ۸۱ نفره را در بدشت جمع کردند که چهار راه ارتباطي بابيان بود و ۲۲ روز در آنجا ماندند.(۲)
اهداف بدشت
اين اجتماع سه هدف را پيگيري ميکرد:
۱. نجات عليمحمّد شيرازي از زندان ماکو بود؛
۲. تعيين تکليف بابيت؛
۳. اعلام مخالفت و جدايي صريح از اسلام.
بابيان درحالي گرد هم آمدند که هنوز مهدويت و قائميت عليمحمّد شيرازي اعلام نشده بود(۳) و عليمحمّد نيز جز ابراز محبت، پيامي براي پيروان خود در اين گردهمايي نفرستاده بود.(۴)
بابيان درباره آزادي عليمحمّد به اين نتيجه رسيدند که او را نجات داده و در برابر دولت بايستند؛ اگر موفق نشدند او را به روسيه ببرند.(۵) درباره جدايي بابيان از اسلام نيز که فاطمه زرينتاج (قرهالعين) اصرار بسياري بر آن داشت، بنا بر آن شد که قرهالعين نسخ اسلام و تعطيلي احکامي چون حجاب، نماز، روزه و… را اعلام کند، اگر بابيان پذيرفتند که به خواسته خود رسيدهاند؛ اگر نپذيرفتند، بر اساس مذهب اسلام، او را که يک زن است به زندان اندازند تا قدوس درباره او قضاوت کند.
نسخ اسلام و كشف حجاب در بدشت
فاطمه زرينتاج (قره العين) حجاب خود را برداشت و با آرايش پشت پردهاي آمد که پيش از آن براي بابيان سخنراني ميکرد.(۶) او درباره نسخ شريعت اسلام گفت: «اي احباب گوش کنيد، اي اغيار بدانيد: احکام شريعت محمّدي اکنون بواسطه ظهور باب منسوخ کشته، احکام شريعت جديد باب هنوز به ما نرسيده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و ساير آنچه را که محمّد آورده است، همه اعمالي لغو و افعالي باطل است و بدانها کسي جز غافلان و نادانان عمل نميکند. به زودي مولاي ما، باب بلاد را فتح ميکند، عباد را مسخر ميسازد؛ به زودي اقاليم هفتگانه مسکون روي زمين در مقابل وي تسليم ميشوند و او تمام اديان موجود روي زمين را يکي ميسازد تا ديني جز يک دين بر روي زمين باقي نماند و آن دين حق جديد باب و شريعت تازه اوست که هنوز جز اندکي از آن به دست ما نرسيده است؛ پس اکنون من به شما ميگويم و گفته من حق است: امروز امر و تکليف و نهي و تضييقي وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعيم، پس از حالت تنهايي به حال اجتماع بيرون بياييد و اين حجابي را که ميان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنيد؛ آنان را در کارهاي خودتان شريک سازيد و کارها را در ميان خودتان و زنان بعد از آن که کام دل از آنها برداشتيد، تقسيم کنيد؛ با آنها آميزش داشته باشيد، آنها را از خانهها به انجمنها ببريد، زنان گلهاي زندگي دنيا ميباشند، گل را بايد از شاخ بچينيد و ببوئيد، زيرا گل براي چيدن و بوئيدن آفريده شده و شايسته نيست که آن را آماده بداريد و بدان نيک نظر نداريد، آنها را با لذت تمام ببوييد، گل و شکوفه را بايد چيد و براي دوستان به ارمغان فرستاد… زنان خود را از دستانتان دريغ مداريد، زيرا اکنون رادع و مانع و حد و تکليفي وجود ندارد و کسي نميتواند جلو کسي را بگيرد، پس حظ و نصيب خود را از اين حيات و زندگي برداريد».(۷)
فاطمه زرينتاج بيحجابي خود را از عراق آغاز کرد(۸) و با مردان نامحرم رفت و آمد داشت(۹) و اين عملکرد او سبب شده بود که او را از عراق به ايران تبعيد کنند. وي پيش از کشف حجاب بدشت نيز بيحجاب نزد بهاء رفته بود. شوقي افندي در گزارش اين ديدار مينويسد: «يک روز هنگامي که هيكل مبارک به علّت نقاهت ملازم بستر بودند، جناب طاهره که در نظر بابيان مظهر عفّت و عصمت و در تقوي و طهارت رجعت حضرت فاطمه سلام الله عليها محسوب ميگرديد، ناگهان بيستر و حجاب در محضر مبارک در مقابل اصحاب ظاهر شد».(۱۰) او پس از گردهمايي بدشت، با محمّد علي بارفروشي در يک محمل نشست و سارباني که مهار شتر را گرفته بود، آنقدر شعرهاي شاد خواند که در يکي از روستاهاي هزار جريب قرهالعين و قدوس به حمام رفته و همخواب شدند».(۱۱) فضاحت بدشت بهاندازهاي بود که ملاحسين بشرويه گفته بود: «من بدشتيها را حد ميزنم».(۱۲)
پانوشت
۱. مطالع الانوار، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰.
۲. همان، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۵؛ نك: پايگاه جامع شناخت بهائيت.
۳. قرن بديع، ص ۹۳.
۴. مطالع الانوار، ص ۲۲۲.
۵. فتنه باب، ص ۱۷۸.
۶. مطالع الانوار، ص ۲۶۲ ـ ۲۶۴.
۷. مفتاح باب الابواب، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۴.
۸. ظهور الحق، ص ۳۲۵.
۹. کشف الغطا، ص ۹۶.
۱۰. قرن بديع، ص ۹۴.
۱۱. نقطه الکاف، ص ۱۵۴.
۱۲. همان. نك: پايگاه جامع شناخت بهائيت.