باسمه تعالی
نقش ولایت فقیه در صیانت از جمهوریت نظام
نظام مقدس اسلامی نظامی مردمی و دموکراتیک است که از دو رکن اسلامیت و جمهوریت تشکیل یافته است. جمهوریت آن بعنوان قشر و قالب و اسلامیتش محتوا و گوهرآن قلمداد میشود.
امام راحل + فرمودهاند: «جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی، یعنی محتوای آن فرم قوانین الهی است».
ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار مجله عرب زبان «المستقبل» پیرامون منظورایشان ازحکومت اسلامی فرمودند: «حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما، از رویه پیامبر اکرم ’ و حضرت علی × الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید».
مقام معظم رهبری نیز، جمهوریتخواهی را برمبنای اعتقادات بیان میکنند: «دراین کشور و دراین نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمیدهد در این کشور مردم سالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املا کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است».
البته تقسیمبندی مذکور به معنای تفکیکپذیری آنها نیست بلکه جمهوری اسلامی یک حقیقت واحدی است که سلب یکی ازآن حقیقت به معنای سلب وجود از کل آن حقیقت است. ایشان فرمودهاند: «جمهوری اسلامی یک مُرکّب انضمامی نیست که ترکیبی باشد از چیزی به نام جمهوری و چیزی به نام اسلامی، تا یکی بگوید که من طرفدار جمهوریّتم بیشتر، یکی بگوید من طرفدار اسلامیّتم بیشتر؛ اینجوری نیست. اصلاً میتوان گفت مرکّب نیست، [بلکه] یک حقیقت است. آن جمهوریای است، آن اتّکاء به آراء مردمی است که خدا آن را مقرّر کرده است، خدا موظّف کرده است ما را که در این زمینه رأی مردم را، انتخاب مردم را، ارادهی مردم را معتبر بشماریم».
مقام معظم رهبری در تبیین مردمی بودن حکومت فرمودهاند: «مردمی بودن حکومت، یعنی نقش دادن به مردم درحکومت؛ یعنی مردم در اداره حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند... اگر یک حکومت ادعا کند که مردمی است، باید به معنای اول هم مردمی باشد؛ یعنی مردم در این حکومت دارای نقش باشند... [و هم] در تعیین حاکم. در حکومت اسلام، مردم در تعیین شخص حاکم دارای نقش و تاثیرند»(در مکتب جمعه، ج۷، ص۲).
و در تفسیر دیدگاه امام + در این زمینه میفرمایند: «امام به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر مردم در نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجه دقیق و حقیقی خود قرار داد: عرصه اول، عرصه تاکید نظام به آراء مردم است. عرصه دوم، عرصه تکلیف مسؤولان نظام در قبال مردم است... عرصه سوم، بهره برداری از فکر و عمل در راه اعتلای کشور است»(روزنامه جمهوری اسلامی، 16/۳/1380).
بنابراین «مردمسالاری یعنی اعتنا کردن به خواستههای مردم، یعنی درک کردن حرفها و دردهای مردم، یعنی میدان دادن به مردم»(در مکتب جمعه، ج۵، ص۳۹۰).
نگاهی به پدیدههای تاریخی پس از انقلاب بویژه در انتخابات متعدد میتواند همگان را به واقعیت رهنمون شود. حضرت امام + درزمان پیروزی انقلاب اسلامی با پشتوانه مردمی و مقبولیتی که در بین مردم داشتند میتوانست اصل ولایت فقیه، نوع نظام و قانون اساسی را شخصاً انتخاب کند ولی تأکید کردند مردم رأی بدهند که چه نظامی میخواهند و برای قانون اساسی خود نمایندگان را تعیین و برای آن رایگیری شود و حتی در بحبوحه جنگ نیز امام + فرمودند رأیگیری صورت گیرد و صندوق رأی را به خط مقدم ببرید. این نگاه جمهوری و مردمی است.
در واقع نگاهی گذرا برعملکرد حکومتی حضرت امام + در طول ده سال نشان میدهد که علیرغم تمامی توطئهها و وجود جنگ تحمیلی، شاخصهای جمهوریت و مردمسالاری مرتبا ارتقا یافت.
کنکاش در فراوانی کاربست کلمه مردم در بیانها و بیانیههای ایشان دلیل متقنی بر این ادعا است: «اینکه آحاد مردم حق تعیین سرنوشت دارند، ما همه چیز را از مردم داریم، مردم ولی نعمت ما هستند، میزان رای ملت است، باید عصاره فضائل ملت در مجالس محقق شود. ومی توانند درانتخابات شرکت کنند وهر فردی یک رای دارد بسیار مهم است. یعنی پذیرش حق رای یکسان بین مردم».
رهبرمعظم انقلاب معتقدند: «هیچ کس درنظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آرای مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی سرِ پا نمیشود و نمیماند».
در این راستا اشاره به نمونههایی دال برحمایت علنی ولی فقیه چه از حیث نظری و چه در مرحله عملی ازحقوق عموم مردم و صیانت از جمهوریت نظام بعنوان مصادیق این مفهوم با هدف اثبات ادعای مذکور مهم مینماید:
تاکید بر حضو مردم در صحنهها
طبق تصریح قانون اساسی مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش دریک نظام مردمسالاری دینی، امری اساسی است؛ زیرا خداوند حاکم برهستی، انسان را بر سرنوشت خویش حاکم کرده است. از اینرو، امور کشور در چنین نظامی، تنها به اتکای آرای عمومی مردم مسلمان اداره میشود(قانون اساسی، اصول ۳، ۶ و ۷).
رهبرمعظم انقلاب در پیام نوروزی سال ۱۴۰۰ فرمودند: «ملت عزیز ایران در سال جدید، در تحقق خواست اصلی و مهم اینجانب، یعنی حضور پرشور همه واجدان شرایط در انتخابات، بر عزت و اقتدار و آبروی ایران خواهد افزود و با درخشش واقعی در انتخابات، شکوه خود را به رخ دشمنان خواهد کشید».
با مروری بر سخنان و رفتارهای رهبر انقلاب در طول سالهای تصدی این مسئولیت، بهروشنی میتوان دریافت که ایشان در همه عرصههای انتخاباتی بر مشارکت حداکثری مردم تأکید داشتهاند. نمونهای از تأکید ایشان بر برگزاری بهنگام و پرشور انتخابات را میتوان در برابر درخواست عدم برگزاری یا تعویق انتخابات مجلس هفتم به بهانه تحصن گروهی ازنمایندگان مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیت برخی متقاضیان نامزدی برای انتخابات دید. ایشان ضمن حرام دانستن استعفا در آن شرایط مسئولان اجرایی و نظارتی را به برگزاری بموقع و هرچه پرشورتر انتخابات مکلف کردند.
در نمونه تاریخی دیگر مرحوم هاشمی رفسنجانی دربخشی ازمجموعه گفتوگوهای خود با روزنامه کیهان، هنگامی که بحث به ماجرای رقابت انتخاباتی مجلس پنجم میرسد، به حمایت رهبری از ارائه لیستهای متعدد از سوی جناحهای سیاسی برای تصدی کرسیهای مجلس اشاره میکند: «یک اختلاف نظری بین من و آیتالله خامنهای بود. ایشان از زاویه اینکه رقابتها خیلی جدی باشد تا مردم بیشتر پای صندوق بیایند، به انتخابات نگاه میکردند. من با دید اینکه اولاً رأی [جامعه]روحانیت کم نشود، موافق آن کار نبودم، چون اگر رأی روحانیت کم میشد، یک شکست بود؛ و ثانیاً بین ما تفرقه نیفتد. من از این دید نگاه میکردم. استدلالهایمان را کرده بودیم».
رفراندوم برای انتخاب نوع نظام
اولین تجربه مردم ایران در برخورداری از حق خویش در انتخاب اختیاری نظام حاکم پساانقلاب، رفراندوم عمومی برای تعیین نوع نظام حاکم بود.
امام + در پاسخ به خبرنگاری مبنی بر اینکه چه نوع جمهوری را در نظر دارید پاسخ دادند: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آراء عمومی، شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد».
بدین ترتیب اسلامیت نظام نه تنها نافی جمهوریت نیست بلکه اساسا متکی بدان است و حق حاکمیت ملی و جمهوریت حافظ و ضامن اسلامیت میباشد. علاوه بر اینکه در چنین جمهوریتی، حقوق اقلیتها هم تضمین شده است. بنام اسلام نه تنها نمیتوان حق حاکمیت اکثریت ملت را سلب کرد بلکه به عنوان دفاع ازاسلام، حقوق اقلیت راهم نمیتوان نادیده گرفت. در دیدگاه رهبر کبیر انقلاب «احکام اسلام احکام مترقی و مبتنی بر دمکراسی و پیشرفته است»(صحیفه نور، ج 4، ص 209).
واعلام کردندکه؛ «کسانی هم که مخالف هستند آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و آزادند هرکس رای خود را در ارتباط با اصل جمهوری اسلامی بدهد»(صحیفه نور، ج 5، ص 122).
صیانت از رای مردم
برگزاری انتخابات متعدد در سطوح و ابعاد مختلف و حضور اختیاری مردم در آن از افتخارات نظام مقدس اسلامی است. همگان با تشخیص فرد شایسته و انتخاب او، رای خود را بصورت امانت در اختیار مجریان قرار میدهند. به همین دلیل رهبرمعظم انقلاب بارها ضمن اشاره به حقالناس بودن رای مردم، بر صیانت از آن تاکید فرمودهاند: «انتخابات حقّالنّاس است؛ این حقّالنّاس امر مهمّی است».
ایشان درتبیین منشـأ مردمسالاری نظام اسلامی ورعایت حقوق مردم ازجمله حقّ انتخاب آنها اظهار میدارند:
«در اسلام حقّالله رقیب حقّالنّاس نیست؛ نقطه مقابل حقّالنّاس نیست. حقّ مردم، همه حقوق مردم، ازجمله حقّ انتخاب که قطعاً برای مردم وجود دارد در امر حکومت، این ناشی است از حکم الهی. همه حقوق مردم اعتبارش متّخذ است از حاکمیّت خداوند و آنچه که خدای متعال مقرّر فرموده است؛ لذا در قرآن کریم آنجایی که تجاوز و تعرّض به حقوق مردم است ـ مثل مسئله ربا که تعرّض به اموال مردم است ـ تعبیر شده است «فأذنوا بحربٍ من اللّه» این حرب الهی است. بااینکه این تجاوز به حقوق انسانها است امّا جنگ با خدا است».
بنابراین نگاه ایشان به رای مردم ریشه دراعتقادات دینی دارد.
نکته مهمی که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد اینکه درطول سالیان پس از انقلاب امام راحل + و رهبرمعظم انقلاب رای خویش را بطور نامشخص در صندوق رای انداختهاند. یعنی آزادی انتخاب را حتی نسبت به قشر انقلابی و ولایی هم لحاظ داشتهاند که تحت تاثیر نظر ایشان رای ندهند. وهمین وجه دیگری از احترام به حقالناس است.
نکته دیگر اینکه رهبران نظام اسلامی با وجود مخالفت با مسلک و دیدگاه سیاسی منتخبان مردم، همواره رای مردم را در انتخابات تنفیذ کردهاند. مصداق تاریخی این رفتارتنفیذ ریاست جمهوری بنیصدراست.
نمونه تاریخی دیگر به پروسه انتخابات سال 88 و حوادث حاشیه آن مربوط میشود. در انتخابات ریاست جمهوری آن سال برخی از کاندیداها که مورد حمایت ضدانقلاب، منافقین، صهیونیستها و معاندان نظام مقدس جمهوری بودند، دریک رفتار غیر دمکراتیک به طبل ابطال انتخابات میکوبیدند. اما حضرت ایشان بر رای مردم اصرار کردند(فتنه تغلب، ص ۴۶) .
بنابراین یکی از ابعاد اصلی فتنه 88 که متأسّفانه کمتر به آن توجّه شده، ادّعای دفاع از جمهوریّت نظام و قانونگرایی بود، درحالیکه آن اقدامات حرکتی قانونستیزانه وکودتا علیه جمهوریّت نظام به نام جمهوریّتخواهی بود.
ایشان همان زمان فرمودند: «ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم؛ چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؛ چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد».
برگزاری به موقع انتخابات
ازدیگر مصادیق صیانت ازجمهوریت، قاطعیت رهبرمعظم انقلاب نسبت به برگزاری انتخابات در موعد مقرّر است.
نمونه تاریخی این مورد؛ انتخابات مجلس هفتم است. با توجه به ردّ صلاحیت تعدادی از نامزدهای انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، گروههای دوم خردادی خواستار عدم برگزاری این انتخابات در موعد مقرر وعقب افتادن آن شدند. دراین میان، کروبی به عنوان رئیس مجلس و خاتمی به عنوان رئیسجمهور نیز این درخواست را مطرح کردند اما ایشان بر تبعیت از قانون و برگزاری انتخابات در موعد مقرر تاکید فرمودند(https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1087).
مهدی جبرائیلی تبریزی