«من لایحضره النکاح»
ﻭَﻟْﻴَﺴْﺘَﻌْﻔِﻒِ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻟَﺎ ﻳَﺠِﺪُﻭﻥَ ﻧِﻜَﺎﺣﺎً ﺣَﺘَّﻲ ﻳُﻐْﻨِﻴَﻬُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣِﻦ ﻓَﻀْﻠِﻪِ ...«٣٣ نور». ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ (ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻱ) ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻤﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ، ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻨﻲ ﻭ ﻋﻔﺖ ﭘﻴﺸﻪ ﻛﻨﻨﺪ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﻛﺮم ﺧﻮﻳﺶ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻧﻤﺎﻳﺪ.
" ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻑ" ﻭ" ﺗﻌﻔﻒ" : یعنی ﻗﺪﺭﺕ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﻭ ﻧﻔﻘﻪ.
نقل شده؛ زکریای رازی کتاب خود آموزی در زمینه طبی نوشت برای کسانی که دسترسی به طبیب ندارند تا برای معالجه، آشنایی اجمالی با دارو و درمان داشته باشند و نامش را «من لایحضره الطبیب» گذاشت. بعدها مرحوم صدوق کتاب «من لایحضره الفقیه» را به آن سبک نوشت برای استفاده ی آنانکه فقیهی در دسترسشان نیست. در امر ازدواج هم اصل اولی در اسلام بر ازدواج استوار است و همه مردم و مسئولین وظیفه دارند برای حل مشکل ازداوج جوانان تلاش کنند؛ اما به هر دلیل اگر شرایط ازدواج برای جوانی فراهم نشد، طبق آیه قرآن باید عفت و پاکدامنی پیشه کنند و به دامان ایمان پناه ببرند تا شرایط فراهم شود. لذا طبق سبک رازی و صدوق ره باید دستوراتی از قرآن و روایات برای این دسته از افراد استخراج شود به عنوان «من لایحضره النکاح» تا خداوند فرجی کند.