شمربن ذی الجوشن:
بنده حتی در شب حمله برای عباس بن علی امان نامه بردم؛
اما کفر و لجاجت سبب سنگدلی آنان شده بود.
عمربن سعد:
حسین در ظهر عاشورا سعی کرد با برگزاری نماز، تظاهر به دین داری کند اما یاران آگاه ما، با حملهای غافلگیرانه جلوی این فتنه را گرفتند و آنان را به تیر بستند.
حسین؛ کودکان را سپر خود کرد!
حرمله:
آنان کودکان را سپر انسانی خود قرار داده بودند.
من میخواستم حسین را بزنم اما او کودکش را در برابر خود گرفت که متاسفانه سبب کشته شدن طفل شد.
من حامی کودکان هستم و این اتفاق مرا آزار میدهد.
سنان بن انس:
در چهره ی لشکر حسین، غروری میدیدم که از اثرات وضعی خروج از تاییدات امیر یزید بود.
ما نیز باید مراقب باشیم تا از آفات هوای نفس در امان بمانیم.
سر نیزه داران قافله ی کربلا:
مردم آگاه شام با برپایی شادی در روز ورود کاروان خارجیها، در ثواب جهاد با ما شریک شدند.
عاقبت هیچ کس معلوم نیست!
شمربن ذی الجوشن:
داستان حربن یزید به ما آموخت که حتی اگر سر لشکر جبهه حق هم باشی، ممکن است لحظه ی آخر دلت واژگون شود؛ لذا همیشه باید مراقب هوای نفس باشیم.
قرائت مداوم قرآن تاثیر زیادی بر عاقبت بخیری دارد.
پسر عمربن سعد:
پدرم، بزرگترین الگوی زندگی من است.
شمربن ذی الجوشن:
ادعای بستن آب دروغی بزرگ است.
حتی عباس به سوی شط رفت و با مشک پر بازگشت اما در میان راه با سر بر زمین خورد که خود نشانهای برای ضلالت این گروه است.
امیرالمومنین یزید:
حسین، مصداق بارز تروریسم در منطقه شامات بود.
وی در پاسخ به این سوال که با عبدلله زبیر که در خانه خدا پناه گرفته چه میکنید فرمود:
با حسین که نوه رسول خدا بود اینچنین برخورد کردیم، خانه ی خدا که چند سنگ و آجر است!
شمربن ذی الجوشن:
حسین در لحظات آخر با وعدهی شفاعت میخواست مرا اغفال کند.
خدا را شاکرم!
رستم؛ غلام شمر:
افتخار بردگی جناب شمر تا آخر عمر بر پیشانی من است.
به دستور جناب عبیدلله، عصای پیرمردانی که بر بدن حسین کوفتند به موزهی جامع کوفه منتقل شد و هم وزن آن طلا گرفتند.
امیر کوفه ضمن قدردانی فرمودند:
این هدایا در برابر کار بزرگ ایشان هیچ است.
دست به دامن مسیحیان شد!
خولی در طی مصاحبه ای گفت:
حسین که دید از گمراه کردن مسلمانان عاجز شده؛ در پی مسیحیان رفت.
وهب نصرانی جوان تازه دامادی بود که قربانی این فتنه شد.
نباید زنده میماند!
شمر بن ذی الجوشن:
علی بن الحسین باید کشته میشد. فتنهی امروز او در شام، درستی این سخن را نشان میدهد.
نجات از پرتگاه!
عبیدلله بن زیاد:
ما از اقدامات جناب سلیمان صرد کمال قدردانی را داریم. سکوت ایشان سبب شد تا یارانش در پرتگاه کفر نیفتند.
عبیدلله بن زیاد:
عمر سعد شایستهترین فرد برای حکومت بر ری است
حکمش تا چند روز آینده میرسد.
عمر سعد:
اقدام امیر عبیدلله در به بند کشیدن مختار ثقفی، حاکی از درایت و تیزهوشی ایشان است.
شمربن ذی الجوشن:
اگر امیر عبیدلله مختار را به بند نمیکشید، کار جنگ گره میخورد.
جناب شمر به خبرگزاری وعده داد تا شرح کامل وقایع کربلا را در قالب یک کتاب تا سال آینده به رشته تحریر در آورد.
یزید:
حسین بر خلاف برادرش اهل مذاکره نبود!
بسیار خرسندم!
خولی:
بغض یتیمان کوفه از علی با دیدن سر حسین بر نیزه کمی التیام یافت.
حرمله:
حسین در لحظات آخر هذیان میگفت و حتی از ما هم طلب یاری میکرد.
قبلا شنیده بودم پیامبر صلوات الله نیز در لحظات آخر عمرشان هذیان میگفتند.
شاید این مطلب ارثی است.
توبهی مقبول!
شبث بن ربعی:
متاسفانه من از کسانی بودم که اغوا شدم و برای حسین نامه نوشتم و اورا به کوفه دعوت کردم.
از محضر خداوند متعال و امیرالمومنین یزید طلب عفو بخشش دارم.
جناب شمر در پاسخ به این سوال که چرا امیرالمومنین به امر نماز توجهی ندارند گفت:
حسین و امثالهم این همه نماز خواندند چه شد؟
همین عطوفت و مهربانی امیر با میمونشان ابوقیس به هزار نماز و روزه میارزد. ملاک، پاک بودن دل از هر پلیدی است.
ننگ عرب!
شمر بن ذی الجوشن:
حسین با مجوسیان وصلت زناشویی داشت؛
مفاخر عرب باید قدردان ما باشند.
بن حجاج:
حسین طمع به حکومت داشت؛ درد او دین نبود!
شمربن ذی الجوشن:
عصر عاشورا هوا بسیار گرم شد تا آنجا که خیمهها آتش گرفت.
اینکه گفته میشود سپاهیان ما خیمه آتش زدند، دروغی محض است.
ما حامی حقوق زنان و کودکان هستیم
قیمت درهم و دینار در پی شروع پرداختیهای لشکریان به دستور امیر یزید و افزایش عرضه، کاهش یافت.
شبههی آیه تطهیر:
شریح قاضی، صاحب فتوای بزرگ جهاد با حسین طی مصاحبهای اختصاصی در پاسخ به شبههی نزول آیه تطهیر در وصف حسین و خانوادهاش بیان کرد:
اینکه گفته میشود این ایه در وصف حسین و اولادش میباشد به جهت دلالت مخدوش است چرا که بزرگان گفتهاند فقط در وصف زنان پیامبر است مضاف بر اینکهولو در وصف ایشان باشد، معنای آن وجود مقتضی طهارت در
شمربن ذی الجوشن:
بنده حتی در شب حمله برای عباس بن علی امان نامه بردم؛
اما کفر و لجاجت سبب سنگدلی آنان شده بود.
عمربن سعد:
حسین در ظهر عاشورا سعی کرد با برگزاری نماز، تظاهر به دین داری کند اما یاران آگاه ما، با حملهای غافلگیرانه جلوی این فتنه را گرفتند و آنان را به تیر بستند.
حسین؛ کودکان را سپر خود کرد!
حرمله:
آنان کودکان را سپر انسانی خود قرار داده بودند.
من میخواستم حسین را بزنم اما او کودکش را در برابر خود گرفت که متاسفانه سبب کشته شدن طفل شد.
من حامی کودکان هستم و این اتفاق مرا آزار میدهد.
سنان بن انس:
در چهره ی لشکر حسین، غروری میدیدم که از اثرات وضعی خروج از تاییدات امیر یزید بود.
ما نیز باید مراقب باشیم تا از آفات هوای نفس در امان بمانیم.
سر نیزه داران قافله ی کربلا:
مردم آگاه شام با برپایی شادی در روز ورود کاروان خارجیها، در ثواب جهاد با ما شریک شدند.
عاقبت هیچ کس معلوم نیست!
شمربن ذی الجوشن:
داستان حربن یزید به ما آموخت که حتی اگر سر لشکر جبهه حق هم باشی، ممکن است لحظه ی آخر دلت واژگون شود؛ لذا همیشه باید مراقب هوای نفس باشیم.
قرائت مداوم قرآن تاثیر زیادی بر عاقبت بخیری دارد.
پسر عمربن سعد:
پدرم، بزرگترین الگوی زندگی من است.
شمربن ذی الجوشن:
ادعای بستن آب دروغی بزرگ است.
حتی عباس به سوی شط رفت و با مشک پر بازگشت اما در میان راه با سر بر زمین خورد که خود نشانهای برای ضلالت این گروه است.
امیرالمومنین یزید:
حسین، مصداق بارز تروریسم در منطقه شامات بود.
وی در پاسخ به این سوال که با عبدلله زبیر که در خانه خدا پناه گرفته چه میکنید فرمود:
با حسین که نوه رسول خدا بود اینچنین برخورد کردیم، خانه ی خدا که چند سنگ و آجر است!
شمربن ذی الجوشن:
حسین در لحظات آخر با وعدهی شفاعت میخواست مرا اغفال کند.
خدا را شاکرم!
رستم؛ غلام شمر:
افتخار بردگی جناب شمر تا آخر عمر بر پیشانی من است.
به دستور جناب عبیدلله، عصای پیرمردانی که بر بدن حسین کوفتند به موزهی جامع کوفه منتقل شد و هم وزن آن طلا گرفتند.
امیر کوفه ضمن قدردانی فرمودند:
این هدایا در برابر کار بزرگ ایشان هیچ است.
دست به دامن مسیحیان شد!
خولی در طی مصاحبه ای گفت:
حسین که دید از گمراه کردن مسلمانان عاجز شده؛ در پی مسیحیان رفت.
وهب نصرانی جوان تازه دامادی بود که قربانی این فتنه شد.
نباید زنده میماند!
شمر بن ذی الجوشن:
علی بن الحسین باید کشته میشد. فتنهی امروز او در شام، درستی این سخن را نشان میدهد.
نجات از پرتگاه!
عبیدلله بن زیاد:
ما از اقدامات جناب سلیمان صرد کمال قدردانی را داریم. سکوت ایشان سبب شد تا یارانش در پرتگاه کفر نیفتند.
عبیدلله بن زیاد:
عمر سعد شایستهترین فرد برای حکومت بر ری است
حکمش تا چند روز آینده میرسد.
عمر سعد:
اقدام امیر عبیدلله در به بند کشیدن مختار ثقفی، حاکی از درایت و تیزهوشی ایشان است.
شمربن ذی الجوشن:
اگر امیر عبیدلله مختار را به بند نمیکشید، کار جنگ گره میخورد.
جناب شمر به خبرگزاری وعده داد تا شرح کامل وقایع کربلا را در قالب یک کتاب تا سال آینده به رشته تحریر در آورد.
یزید:
حسین بر خلاف برادرش اهل مذاکره نبود!
بسیار خرسندم!
خولی:
بغض یتیمان کوفه از علی با دیدن سر حسین بر نیزه کمی التیام یافت.
حرمله:
حسین در لحظات آخر هذیان میگفت و حتی از ما هم طلب یاری میکرد.
قبلا شنیده بودم پیامبر صلوات الله نیز در لحظات آخر عمرشان هذیان میگفتند.
شاید این مطلب ارثی است.
توبهی مقبول!
شبث بن ربعی:
متاسفانه من از کسانی بودم که اغوا شدم و برای حسین نامه نوشتم و اورا به کوفه دعوت کردم.
از محضر خداوند متعال و امیرالمومنین یزید طلب عفو بخشش دارم.
جناب شمر در پاسخ به این سوال که چرا امیرالمومنین به امر نماز توجهی ندارند گفت:
حسین و امثالهم این همه نماز خواندند چه شد؟
همین عطوفت و مهربانی امیر با میمونشان ابوقیس به هزار نماز و روزه میارزد. ملاک، پاک بودن دل از هر پلیدی است.
ننگ عرب!
شمر بن ذی الجوشن:
حسین با مجوسیان وصلت زناشویی داشت؛
مفاخر عرب باید قدردان ما باشند.
بن حجاج:
حسین طمع به حکومت داشت؛ درد او دین نبود!
شمربن ذی الجوشن:
عصر عاشورا هوا بسیار گرم شد تا آنجا که خیمهها آتش گرفت.
اینکه گفته میشود سپاهیان ما خیمه آتش زدند، دروغی محض است.
ما حامی حقوق زنان و کودکان هستیم
قیمت درهم و دینار در پی شروع پرداختیهای لشکریان به دستور امیر یزید و افزایش عرضه، کاهش یافت.
شبههی آیه تطهیر:
شریح قاضی، صاحب فتوای بزرگ جهاد با حسین طی مصاحبهای اختصاصی در پاسخ به شبههی نزول آیه تطهیر در وصف حسین و خانوادهاش بیان کرد:
اینکه گفته میشود این ایه در وصف حسین و اولادش میباشد به جهت دلالت مخدوش است چرا که بزرگان گفتهاند فقط در وصف زنان پیامبر است مضاف بر اینکهولو در وصف ایشان باشد، معنای آن وجود مقتضی طهارت در
شمربن ذی الجوشن:
بنده حتی در شب حمله برای عباس بن علی امان نامه بردم؛
اما کفر و لجاجت سبب سنگدلی آنان شده بود.
عمربن سعد:
حسین در ظهر عاشورا سعی کرد با برگزاری نماز، تظاهر به دین داری کند اما یاران آگاه ما، با حملهای غافلگیرانه جلوی این فتنه را گرفتند و آنان را به تیر بستند.
حسین؛ کودکان را سپر خود کرد!
حرمله:
آنان کودکان را سپر انسانی خود قرار داده بودند.
من میخواستم حسین را بزنم اما او کودکش را در برابر خود گرفت که متاسفانه سبب کشته شدن طفل شد.
من حامی کودکان هستم و این اتفاق مرا آزار میدهد.
سنان بن انس:
در چهره ی لشکر حسین، غروری میدیدم که از اثرات وضعی خروج از تاییدات امیر یزید بود.
ما نیز باید مراقب باشیم تا از آفات هوای نفس در امان بمانیم.
سر نیزه داران قافله ی کربلا:
مردم آگاه شام با برپایی شادی در روز ورود کاروان خارجیها، در ثواب جهاد با ما شریک شدند.
عاقبت هیچ کس معلوم نیست!
شمربن ذی الجوشن:
داستان حربن یزید به ما آموخت که حتی اگر سر لشکر جبهه حق هم باشی، ممکن است لحظه ی آخر دلت واژگون شود؛ لذا همیشه باید مراقب هوای نفس باشیم.
قرائت مداوم قرآن تاثیر زیادی بر عاقبت بخیری دارد.
پسر عمربن سعد:
پدرم، بزرگترین الگوی زندگی من است.
شمربن ذی الجوشن:
ادعای بستن آب دروغی بزرگ است.
حتی عباس به سوی شط رفت و با مشک پر بازگشت اما در میان راه با سر بر زمین خورد که خود نشانهای برای ضلالت این گروه است.
امیرالمومنین یزید:
حسین، مصداق بارز تروریسم در منطقه شامات بود.
وی در پاسخ به این سوال که با عبدلله زبیر که در خانه خدا پناه گرفته چه میکنید فرمود:
با حسین که نوه رسول خدا بود اینچنین برخورد کردیم، خانه ی خدا که چند سنگ و آجر است!
شمربن ذی الجوشن:
حسین در لحظات آخر با وعدهی شفاعت میخواست مرا اغفال کند.
خدا را شاکرم!
رستم؛ غلام شمر:
افتخار بردگی جناب شمر تا آخر عمر بر پیشانی من است.
به دستور جناب عبیدلله، عصای پیرمردانی که بر بدن حسین کوفتند به موزهی جامع کوفه منتقل شد و هم وزن آن طلا گرفتند.
امیر کوفه ضمن قدردانی فرمودند:
این هدایا در برابر کار بزرگ ایشان هیچ است.
دست به دامن مسیحیان شد!
خولی در طی مصاحبه ای گفت:
حسین که دید از گمراه کردن مسلمانان عاجز شده؛ در پی مسیحیان رفت.
وهب نصرانی جوان تازه دامادی بود که قربانی این فتنه شد.
نباید زنده میماند!
شمر بن ذی الجوشن:
علی بن الحسین باید کشته میشد. فتنهی امروز او در شام، درستی این سخن را نشان میدهد.
نجات از پرتگاه!
عبیدلله بن زیاد:
ما از اقدامات جناب سلیمان صرد کمال قدردانی را داریم. سکوت ایشان سبب شد تا یارانش در پرتگاه کفر نیفتند.
عبیدلله بن زیاد:
عمر سعد شایستهترین فرد برای حکومت بر ری است
حکمش تا چند روز آینده میرسد.
عمر سعد:
اقدام امیر عبیدلله در به بند کشیدن مختار ثقفی، حاکی از درایت و تیزهوشی ایشان است.
شمربن ذی الجوشن:
اگر امیر عبیدلله مختار را به بند نمیکشید، کار جنگ گره میخورد.
جناب شمر به خبرگزاری وعده داد تا شرح کامل وقایع کربلا را در قالب یک کتاب تا سال آینده به رشته تحریر در آورد.
یزید:
حسین بر خلاف برادرش اهل مذاکره نبود!
بسیار خرسندم!
خولی:
بغض یتیمان کوفه از علی با دیدن سر حسین بر نیزه کمی التیام یافت.
حرمله:
حسین در لحظات آخر هذیان میگفت و حتی از ما هم طلب یاری میکرد.
قبلا شنیده بودم پیامبر صلوات الله نیز در لحظات آخر عمرشان هذیان میگفتند.
شاید این مطلب ارثی است.
توبهی مقبول!
شبث بن ربعی:
متاسفانه من از کسانی بودم که اغوا شدم و برای حسین نامه نوشتم و اورا به کوفه دعوت کردم.
از محضر خداوند متعال و امیرالمومنین یزید طلب عفو بخشش دارم.
جناب شمر در پاسخ به این سوال که چرا امیرالمومنین به امر نماز توجهی ندارند گفت:
حسین و امثالهم این همه نماز خواندند چه شد؟
همین عطوفت و مهربانی امیر با میمونشان ابوقیس به هزار نماز و روزه میارزد. ملاک، پاک بودن دل از هر پلیدی است.
ننگ عرب!
شمر بن ذی الجوشن:
حسین با مجوسیان وصلت زناشویی داشت؛
مفاخر عرب باید قدردان ما باشند.
بن حجاج:
حسین طمع به حکومت داشت؛ درد او دین نبود!
شمربن ذی الجوشن:
عصر عاشورا هوا بسیار گرم شد تا آنجا که خیمهها آتش گرفت.
اینکه گفته میشود سپاهیان ما خیمه آتش زدند، دروغی محض است.
ما حامی حقوق زنان و کودکان هستیم
قیمت درهم و دینار در پی شروع پرداختیهای لشکریان به دستور امیر یزید و افزایش عرضه، کاهش یافت.
شبههی آیه تطهیر:
شریح قاضی، صاحب فتوای بزرگ جهاد با حسین طی مصاحبهای اختصاصی در پاسخ به شبههی نزول آیه تطهیر در وصف حسین و خانوادهاش بیان کرد:
اینکه گفته میشود این ایه در وصف حسین و اولادش میباشد به جهت دلالت مخدوش است چرا که بزرگان گفتهاند فقط در وصف زنان پیامبر است مضاف بر اینکهولو در وصف ایشان باشد، معنای آن وجود مقتضی طهارت در
شمربن ذی الجوشن:
بنده حتی در شب حمله برای عباس بن علی امان نامه بردم؛
اما کفر و لجاجت سبب سنگدلی آنان شده بود.
عمربن سعد:
حسین در ظهر عاشورا سعی کرد با برگزاری نماز، تظاهر به دین داری کند اما یاران آگاه ما، با حملهای غافلگیرانه جلوی این فتنه را گرفتند و آنان را به تیر بستند.
حسین؛ کودکان را سپر خود کرد!
حرمله:
آنان کودکان را سپر انسانی خود قرار داده بودند.
من میخواستم حسین را بزنم اما او کودکش را در برابر خود گرفت که متاسفانه سبب کشته شدن طفل شد.
من حامی کودکان هستم و این اتفاق مرا آزار میدهد.
سنان بن انس:
در چهره ی لشکر حسین، غروری میدیدم که از اثرات وضعی خروج از تاییدات امیر یزید بود.
ما نیز باید مراقب باشیم تا از آفات هوای نفس در امان بمانیم.
سر نیزه داران قافله ی کربلا:
مردم آگاه شام با برپایی شادی در روز ورود کاروان خارجیها، در ثواب جهاد با ما شریک شدند.
عاقبت هیچ کس معلوم نیست!
شمربن ذی الجوشن:
داستان حربن یزید به ما آموخت که حتی اگر سر لشکر جبهه حق هم باشی، ممکن است لحظه ی آخر دلت واژگون شود؛ لذا همیشه باید مراقب هوای نفس باشیم.
قرائت مداوم قرآن تاثیر زیادی بر عاقبت بخیری دارد.
پسر عمربن سعد:
پدرم، بزرگترین الگوی زندگی من است.
شمربن ذی الجوشن:
ادعای بستن آب دروغی بزرگ است.
حتی عباس به سوی شط رفت و با مشک پر بازگشت اما در میان راه با سر بر زمین خورد که خود نشانهای برای ضلالت این گروه است.
امیرالمومنین یزید:
حسین، مصداق بارز تروریسم در منطقه شامات بود.
وی در پاسخ به این سوال که با عبدلله زبیر که در خانه خدا پناه گرفته چه میکنید فرمود:
با حسین که نوه رسول خدا بود اینچنین برخورد کردیم، خانه ی خدا که چند سنگ و آجر است!
شمربن ذی الجوشن:
حسین در لحظات آخر با وعدهی شفاعت میخواست مرا اغفال کند.
خدا را شاکرم!
رستم؛ غلام شمر:
افتخار بردگی جناب شمر تا آخر عمر بر پیشانی من است.
به دستور جناب عبیدلله، عصای پیرمردانی که بر بدن حسین کوفتند به موزهی جامع کوفه منتقل شد و هم وزن آن طلا گرفتند.
امیر کوفه ضمن قدردانی فرمودند:
این هدایا در برابر کار بزرگ ایشان هیچ است.
دست به دامن مسیحیان شد!
خولی در طی مصاحبه ای گفت:
حسین که دید از گمراه کردن مسلمانان عاجز شده؛ در پی مسیحیان رفت.
وهب نصرانی جوان تازه دامادی بود که قربانی این فتنه شد.
نباید زنده میماند!
شمر بن ذی الجوشن:
علی بن الحسین باید کشته میشد. فتنهی امروز او در شام، درستی این سخن را نشان میدهد.
نجات از پرتگاه!
عبیدلله بن زیاد:
ما از اقدامات جناب سلیمان صرد کمال قدردانی را داریم. سکوت ایشان سبب شد تا یارانش در پرتگاه کفر نیفتند.
عبیدلله بن زیاد:
عمر سعد شایستهترین فرد برای حکومت بر ری است
حکمش تا چند روز آینده میرسد.
عمر سعد:
اقدام امیر عبیدلله در به بند کشیدن مختار ثقفی، حاکی از درایت و تیزهوشی ایشان است.
شمربن ذی الجوشن:
اگر امیر عبیدلله مختار را به بند نمیکشید، کار جنگ گره میخورد.
جناب شمر به خبرگزاری وعده داد تا شرح کامل وقایع کربلا را در قالب یک کتاب تا سال آینده به رشته تحریر در آورد.
یزید:
حسین بر خلاف برادرش اهل مذاکره نبود!
بسیار خرسندم!
خولی:
بغض یتیمان کوفه از علی با دیدن سر حسین بر نیزه کمی التیام یافت.
حرمله:
حسین در لحظات آخر هذیان میگفت و حتی از ما هم طلب یاری میکرد.
قبلا شنیده بودم پیامبر صلوات الله نیز در لحظات آخر عمرشان هذیان میگفتند.
شاید این مطلب ارثی است.
توبهی مقبول!
شبث بن ربعی:
متاسفانه من از کسانی بودم که اغوا شدم و برای حسین نامه نوشتم و اورا به کوفه دعوت کردم.
از محضر خداوند متعال و امیرالمومنین یزید طلب عفو بخشش دارم.
جناب شمر در پاسخ به این سوال که چرا امیرالمومنین به امر نماز توجهی ندارند گفت:
حسین و امثالهم این همه نماز خواندند چه شد؟
همین عطوفت و مهربانی امیر با میمونشان ابوقیس به هزار نماز و روزه میارزد. ملاک، پاک بودن دل از هر پلیدی است.
ننگ عرب!
شمر بن ذی الجوشن:
حسین با مجوسیان وصلت زناشویی داشت؛
مفاخر عرب باید قدردان ما باشند.
بن حجاج:
حسین طمع به حکومت داشت؛ درد او دین نبود!
شمربن ذی الجوشن:
عصر عاشورا هوا بسیار گرم شد تا آنجا که خیمهها آتش گرفت.
اینکه گفته میشود سپاهیان ما خیمه آتش زدند، دروغی محض است.
ما حامی حقوق زنان و کودکان هستیم
قیمت درهم و دینار در پی شروع پرداختیهای لشکریان به دستور امیر یزید و افزایش عرضه، کاهش یافت.
شبههی آیه تطهیر:
شریح قاضی، صاحب فتوای بزرگ جهاد با حسین طی مصاحبهای اختصاصی در پاسخ به شبههی نزول آیه تطهیر در وصف حسین و خانوادهاش بیان کرد:
اینکه گفته میشود این ایه در وصف حسین و اولادش میباشد به جهت دلالت مخدوش است چرا که بزرگان گفتهاند فقط در وصف زنان پیامبر است مضاف بر اینکهولو در وصف ایشان باشد، معنای آن وجود مقتضی طهارت در
ایشان است نه اینکه هر کاری دلشان بخواهر بکنند و بعد به این آیه تمسک کنند.
عده ای کوردل در زمان خلفای راشدین نیز با تمسک به ایه مباهله و اولی الامر سعی در اثبات خلافت علی داشتند.
عمر سعد:
اگر پیامبر صلوات الله امروز زنده میبود؛
در کنار لشکریان ما به مقاتله با حسین میپرداخت.
مفتی بزرگ شام درباره استحباب روزهی عاشورا میگوید:
استحباب روزه و برپایی جشن و پایکوبی در روز عاصورا بسیار موکد است و توقع میرود مومنین در این روز تمام سعی خویش را مبذول کنند.
البته اگر روزه سبب ضعف در برپایی مجالس رقص و شادی میشود، بهتر است ترک شود.
امیرالمومنین یزید:
پدر فقیدم پیش از رحلتشان نسبت به فتنهی حسین و عبدلله زبیر به من هشدار دادند.
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد!
پرونده ویژهی بنی امیه نیوز دربارهی معاویه بن یزید، فرزند امیرالمومنین.
عبیدلله زیاد:
جنگ امیرالمومنین یزید با حسین،
همان صلح معاویهی فقید با حسن بود.
حرمله:
حسین خانوادهاش را به همراه خود آورده بود تا آنها را سپر انسانی قرار دهد.
سنان:
ما با کودکانی چون قاسم نجنگیدیم؛ بلکه حسین آنها را تحریک میکرد تا به ما حمله کنند و ما از خود فقط دفاع میکردیم زیرا ما کودک کش نیستیم
شمر:
همسر زهیر بن قین پیش از بیعت او با حسین از وی طلاق گرفت. احتمالا او هم از اخلاق تند او به ستوه آمده است.
بررسی حکم فقهی برخورد با اسرا با حضور شریح قاضی و بیان تجارب جناب شمر به بهانه ی ورود کاروان اسرای خارجی به شام.
گروهی از قاتلان عباس بن علی:
طی چند عملیات ایذایی توانستیم او را به دام بیاندازیم.
حیف استعداد و توانایی او که در راه باطل خرج شد.
گروهی از افسران ارشد ضمن امضای طومار اعتراضی، نزد امیرالمومنین از قبیله بنی اسد شکایت کردند.
عمر سعد:
شب حمله، حسین با یارانش جلسه ای گرفت و برای لحظاتی مشعلها را خاموش کرد. به نظرم قصد داشت از علوم خفیه استفاده کند.
بن حجاج:
کدخدای امروز جهان عرب، شام است.
مخالفان حواس شان را جمع کنند.
شمر:
حسین اگر دغدغه اش حفظ دین بود،
میتوانست در همان مدینه به وعظ مردم و بیان معارف جدش بپردازد و مردم را دعوت به تقوا کند. او به طمع قدرت شورش کرد.
شبث بن ربعی:
کسانی که توفیق حضور در معرکه جهاد نداشتند،
برای جبران مافات روزانه چند بار علی و آلش را لعن کنند.
شمربن ذی الجوشن:
آیندگان از من به نیکی یاد خواهند کرد.
عمر سعد:
اگر اراده میکردیم با یک پرتاب منجنیق؛
کل لشکر حسین را از بین میبردیم.