مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب نگاهی به مسئله انفاق در اسلام
امتیاز کاربران 5

تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک

شیخ فرهاد فتحی هستم. از تاریخ 09 اسفند 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 32 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
نگاهی به مسئله انفاق در اسلام

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ یکشنبه, 14 آبان 02

این پرونده را با 266 اثر دیگر آن ببینید

 انفاق کردن که منظور از آن صرف کردن مال در راه خیر و ارتزاق بینوایان و مانند آن است، یکی از اموری است که بسیار بسیار مورد توجّه اسلام و قرآن است و اگر بخواهیم أهمّیّت آن را در این شریعت مقدّسه بفهمیم باید یک نظر گذرا به قرآن کنیم زیرا در این صورت می بینیم که قرآن بیش از هفتاد مورد متعرّض آن شده است و این بسیار قابل توجّه است که قرآن با همه یِ خلاصه گویی اش به یک موضوعی بیش از هفتاد بار پرداخته است. در این موارد تعبیرات بسیار گوناگونی بکار گرفته شده است زیرا گاهی می فرماید: وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيم «کسانی که طلا و نقره را ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده.» 1 


و گاهی می فرمایید

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ...«ای کسانی که ایمان آورده اید از آن چه که به شما روزی داده ایم انفاق کنید.»2  و نیز آمده است وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت «از آن چه به شما روزی داده ایم انفاق کنید پیش از این که مرگ یکی از شما فرا رسد.» 3 و گاهی می فرماید: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ«آنان که به غیب ایمان می آورند و نماز را بپا می دارند و از آن چه به آنان روزی داه ایم انفاق می کنند.».4


تردیدی نیست که انسان از این گونه تعبیرات وجوب انفاق را استفاده می کنند بویژه تعبیری که در آیه ی کنز و این آیه ی اخیری بکار گرفته شده زیرا بدیهی است که اگر خودداری از انفاق مژده ی دوزخ را به دنبال دارد باید انفاق واجب باشد کما این که وقتی انفاق در ردیف ایمان به غیب و اقامه ی نماز ذکر می شود باید آن هم از حیث رجحان در حدّ و مرتبه ی آن دو باشد وگرنه ذکر آن در این ردیف بدون مناسبت خواهد بود و همین طور وقتی خداوند متعال به صورت امری دستور می دهد که انفاق کنید، ظاهر دستور این است که انفاق کردن واجب است زیرا همان طور که در جای خودش ثابت شده دستور امری، ظهور در وجوب دارد بنابراین هر کس از روی انصاف به این ایات توجّه کند اطمینان پیدا می کند که در نظر قرآن کریم انفاق واجب است.

بسیاری از فقیهان مسلمان انفاق در این آیات را به معنای پرداخت زکات گرفته اند و چنین برداشت کرده اند که منظور خداوند متعال از وجوب انفاق که از این آیات استفاده می شود همان وجوب زکات است نه چیز دیگر، ولی به نظر می رسد که این سخن درست نیست زیرا بیش از سی مورد خداوند متعال واژه ی زکات را در قرآن بکار گرفته است و ظاهر این است که اگر منظور از انفاق در این آیات هم معنایی بود که از واژه ی زکات اراده می شود باید از همان واژه و مشتقات آن استفاده می شد نه از واژه یِ انفاق که مفید معنای دیگری است بویژه این که در بیشتر مواردی که منظور اراده ی زکات بوده، زکات در کنار صلاه که به معنای نماز است بکار گرفته شده است و مؤیّد این برداشت که منظور از انفاق کمک کردن به بینوایان و هزینه کردن در راه خیر است، روایاتی است که در تفسیر برخی از آیات انفاق وارد شده است زیرا در این روایات آمده است که انفاق غیر از زکات است هرچند که در بعضی از روایات ضعیف آمده است که منظور از انفاق همان زکات است.


 بنابراین ظاهر این است که دارندگان مال مکلّف و موظّفند که بخشی از اموال خود را در راه خدا به کسانی که بینوا و محرومند، انفاق کنند چه این که خداوند متعال افزون بر آیات انفاق آیات دیگری هم در این باره فرستاده است مثل این که در مقام بیان نمازگزار واقعی فرموده است: «وَ الَّذینَ فی أَموالِهِم حَقٌّ مَعلومٌ للسّائِلِ وَ المَحرومِ» (آنان که در اموال خود حقّ مشخّصی برای پرسش کنندگان و محرومین قرار می دهند) 5

هر چند که ممکن است کسی این دو آیه را بر زکات حمل کند لکن در روایاتی آمده است که منظور از این حقِّ زکات نیست و نظیر این دو آیه، آیه یِ دیگری است که در آن آمده است: «وَ فِی أَموالِهِم حَقٌ لِلسّائلِ وَ المَحرومِ»6 و بسیار بعید است که منظور از این حقّ همان زکات باشد زیرا همان طور که اشاره شد غالباً خداوند متعال زکات را همراه با نماز مطرح کرده است و بدیهی است که اگر منظور از موارد بی شماری که سخن از انفاق و احیاناً سخن از حقّ به میان آمده همان زکات بود هم مناسب بود که به عبارت زکات تعبیر شود نه انفاق که حتّی عرب از این کلمه معنای زکات را نمی فهد و همین طور در کنار آن از نماز نیز سخن به میان آید درحالی که چنین نشده است، پس باید پذیرفت که منظور از انفاق معنایی غیر از معنای زکات است همان طور که بعید نیست منظور از حقّ بویژه آن چه در سوره ی ذاریات آمده معنای زکات نیست بلکه همان انفاق اراده شده است.

آن چه که باید تذکّر داده شود این است

که اگر بپذیریم که انفاق یکی از واجبات در اسلام است معنایش این نیست که انسان مال دار هر چه دارد باید انفاق کند بلکه این گونه انفاق مورد نهی واقع شده است زیرا خداوند متعال فرموده است: «وَ اَنفِقُوا فی سبیلِ اللّهِ وَ لاتُلقُوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَهِ» (در راه خدا انفاق کنید ولی خود را در معرض هلاکت قرار ندهید.) 7

یعنی انفاق کردن در راه خدا واجب است ولی نه به گونه ای که بر اثر انفاق تمام اموال خود و خانواده تان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهید و این همان است که گفتیم وجوب انفاق بدین معنی نیست که انسان ثروتمند باید هر چه دارد انفاق کند بنابراین جای این پرسش هست که پس حدّ و مرز انفاق چیست؟ و پاسخش این است که آن چه از نصوص یاد شده استفاده می شود این است که طبیعت انفاق واجب است و تعیین مقدارش به خود انفاق کنندگان واگذار شده است هر چند که انسان هر چه بیشتر در راه خدا انفاق کند از ثواب بیشتری بهره مند می گردد لکن آن دیگر جزء مصادیق انفاق مستحب است که خداوند متعال در قرآن کریم درباره یِ آن فرموده است: «مَن جاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها» (هر کس کار خوبی انجام دهد، ده برابر آن کار به او می رسد)8 و نیز فرموده است: «مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ أموالَهُم فی سبیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنبُلَهٍ مَدَهُ حَبَّهٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَن یَشاءُ» (داستان کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند مانند داستان دانه ایست که هفت خوشه از آن می روید که در هر خوشه ای صد دانه است و خدا برای کسانی که بخواهد چند برابر می کند.)9

خلاصه این که انسان هر چه بیشتر انفاق کند سود بیشتر بدست می آورد و تنها حدّی که نباید انسان انفاقش را به آن حدّ برساند، حدّ در معرض هلاکت قرار گرفتن است که در قرآن کریم از رسیدن به آن حدّ منع شده است ولی این درجات انفاق واجب نیست زیرا آن چه واجب است اصل انفاق است که از آن به وجوب طبیعت انفاق تعبیر می شود و لذا با مقداری انفاق کردن، انفاق واجب امتثال می گردد و انفاق کردن پس از آن مستحبّ است بنابراین اوّلین انفاقی که از انسان سر می زند چه کم و چه زیاد طبیعت انفاق بر آن منطبق می شود و ظاهراً انفاق واجب امتثال می شود مگر این که نیاز به انفاق بر طرف نشود زیرا در این صورت بر همه واجب است که آن نیاز را بر طرف کنند و این انفاق کننده نیز در کسانی که مأمور به رفع نیازند داخل است و لذا اگر دیگران به آن اقدام نکنند او باید به این کار اقدام کند و در صورتی که کوتاهی کند، گنهکار شمرده می شود همان طور که دیگران گنهکار شمرده می شوند و از این جا معلوم می گردد که وجوب انفاق یک وجوب کفایی است و در صورت نیاز به انفاق بر همه واجب است که به رفع آن اقدام کنند و گرنه همه گنهکار خواهند بود.

 

پی نوشت:

1.توبه 34

2.بقره 254

3.منافقون 10

4.بقره 3

5.معارج 24.25

6.ذاریات 19

7.بقره 195

8.انعام 160

9.بقره 261

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما