جهاد وارد شدن در کاری است که اولویت و اهمیت بیشتری نسبت به کارهای دیگر دارد. لذا در شرایط مختلف، عرصه جهاد و مبارزه متفاوت می شود.
وقتی امام خمینی رحمة الله علیه فرمان حضور امت مسلمان در دفاع از میهن اسلامی را صادر فرمود جوان و نوجوان، مسن و پیرمرد به صحنه آمدند در حالیکه هر کدام در یک عرصه دیگر به جهاد و مبارزه مشغول بودند … یکی جهاد علمی می کرد، دیگری جهاد محرومیت زدایی و هر کسی با تخصصی که داشت در یک عرصه به خدمت و مبارزه با دشمن مشغول بود، ولی همین افراد با فرمان امامِ امت و درک این اولویت، به میدان جهاد رزمی و نظامی آمدند و دشمن را زمین گیر کردند.
شعارشان این بود؛ نگذارید حرف امام زمین بماند.
جهادی که بر همه واجب است؛ و در آن برهه با فرمان امام بر همه واجب شد. یک مسلمان واقعی بر خود واجب می دانست که در این میدان شرکت کند. به تاریخ انقلاب که نگاه می کنیم مصادیق این سبک زندگی دینی را زیاد می بینیم؛ آوینی که فیلسوف بود به میدان آمد و جهاد مجاهدان را به تصویر کشید. چمران که متفکر جهان اسلام بود به میدان آمد و سربازی امام امت نمود. علم الهدی که مشغول تحصیل بود با فرمان امام به میدان آمد و در خط مقدم جبهه قرار گرفت. اینان بودند که دل به جهاد در راه حق دادند و از دلبستگی های ظاهری دنیا گذشتند. آنها هم که پس از این جهاد نظامی به عرصه تخصص خود بازگشتند با هدف دفاع از ایران و اسلام و فرج آقا امام زمان عجل الله فرجه تلاش و مجاهدت می کنند ؛ گویی که در میدان مبارزه رو در رو با دشمن و استکبار هستند. الان هم نمی گذاریم حرف امام زمین بماند و در مبارزه با دشمن در هر عرصه ای گوش به فرمان امام خامنه ای هستیم.
این گونه جهاد جهاد می شود و اینگونه است که خداوند مجاهدان را بر دیگران برتری می دهد