منظور از این هدایت، راهنمایی افراد از طریق تعلیم و تربیت، قوانین مفید، حکومت عادلانه و پند و اندرز و موعظه است. این نوع هدایت به وسیلهی پیامبران و امامان و افراد صالح و مربیان دلسوز انجام میشود و در قرآن کریم کراراً به آن اشاره شده است که به عنوان نمونه به این آیه شریفه اشاره میشود:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ»[1]؛ آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است.
هدایت به معنی فراهم ساختن وسیله
این نوع هدایت که گاهی از آن به عنوان «توفیق» یاد میشود، عبارت از این است که وسایل لازم را در اختیار افراد بگذارند تا با میل و ارادهی خود از آن برای پیشرفت استفاده کنند؛ مثلاً ساختن مدرسه، مسجد، کانون های تربیتی، تهیه ی برنامه ها و کتابهای لازم و تربیت مبلغان و معلمان شایسته، همه داخل در این قسم از هدایت هستند و در حقیقت این قسمت از هدایت، برزخی است بین هدایت تکوینی و تشریعی.
قرآن کریم میفرماید: «الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛[2] و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است.
هدایت به سوی نعمتها و پاداشها
منظور از این هدایت، بهره مند ساختن افراد شایسته از نتیجه ی اعمال نیک آنها در سرای دیگران است. این نوع هدایت مخصوص افراد با ایمان و درستکار است. قرآن کریم میفرماید: «سَيَهْديهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُم».[3] این جمله که بعد از ذکر فداکاری شهیدان راه خدا آمده است، میگوید که «بزودى آنان را هدايت نموده و كارشان را اصلاح مىكند». بدیهی است این نوع هدایت، تنها مربوط به برخورداری آنان از نتایج سودمند عملشان در جهان دیگر است.
اما در واقع این چهار نوع هدایت، مراحل مختلفی از یک حقیقت هستند و هر کدام بعد از دیگری قرار گرفتهاند؛ زیرا نخست هدایت تکوینی خداوند به سراغ انسان میآید و عقل، فکر و قوای دیگر را در اختیار او میگذارد (هدایت تکوینی) و سپس هدایت و راهنمایی انبیا شروع میشود و آنها مردم را به راههای حق دعوت میکنند (هدایت به معنی ارشاد و تبلیغ) و بعد از آن با ورود در مرحلهی عمل، توفیق پروردگار شامل حال آنها میشود و راهها برای آنها هموار میگردد و در مرحلهی سوم، هدایت را به این طریق میپیمایند (هدایت به معنی توفیق) و در پایان در جهان دیگر، از نتایج اعمال خود بهرهمند میگردند (هدایت به سوی پاداشها).
از این چهار نوع هدایت، یک قسم از آن که ارشاد و تبلیغ باشد، از وظایف حتمی پیامبران و امامان است و قسم دیگری از آن که هموار ساختن راه باشد، به مقدار وسیعی جزء برنامههای حکومت الهی پیامبران و امامان است، ولی بقیه مخصوص ذات خدا است.
بنابراین هر کجا در قرآن نفی هدایت از پیامبر شده، منظور دو قسمت اول نیست؛ مثل آیهی «وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاء»[4]؛ ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مىكند.
اما این هدایتهای پروردگار مسلماً بدون حساب و حکمت نمیباشد؛ یعنی بیجهت یکی را هدایت و دیگری را محروم نمیکند، بلکه افراد باید قبلاً شایستگی خود را برای هدایت احراز کنند تا از آن بهرهمند گردند.
[1] . سوره بقره، آیه2.
[2] . سوره عنکبوت، آیه69.
[3] . سوره محمد، آیه5.
[4] . سوره بقره، آیه272.