امربه معروف و نهی از منکر
5) برخورد با بازیگران دین
«وَ ذَرِ الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً»؛[1] و رها كن كسانى را كه آيين (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند.
گرچه آیه ی شریفه خطاب به یهودیان است و بازیگرفتن از دین مشخص است؛ ولی این گروه تحریفاتی را در مذهب بوجود می آورند و ادعاهای باطل می کنند مبنی بر اینکه در تورات راجع به دین مبین اسلام، فلان مطلب نیامده است تا از این راه در تضعیف رسالت و قرآنِ شریف بکوشند. ترک از مجالست با آنان در حقیقت یک نوع بیاعتنایی و تحقیر است و آنان در اثر این بی توجهیِ مسلمین، ممکن است به خود آمده و کمی در عقایدشان تجدید نظر کنند.
مهم این است که عامل اصلی این بازی درآورندگان، غرور دنیوی است که بلافاصله در این آیه می فرماید: «وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»؛[2] و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته است.
در سوره بقره نیز مفصلاً پیرامون کیفیت غرور دنیائیشان بحث شده است و ماهیت آنان را مشخص کرده است.
6) تأثیر نظارت عمومی در نفس انسان
«وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَت»؛[3] و با اين (قرآن)، به آنها يادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند.
به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمانی صادر شد که: آنان را به روز قیامت تذکر ده که هر جانی آنچه را که در دنیا انجام داده است بدست آورده و در برابر خداوند تسلیم اعمال خویش خواهد بود.
بنابراین اگر اسلام فرمان نظارت عمومی را صادر نموده، به خاطر این است که نفس خود را که بسیار برای ما عزیز است مبتلا به عذاب اخروی نکنیم و آن را از بدیها خودداری دهیم. در حقیقت امر به معروف یک عامل بازدارنده است که انسان از بسیاری از موانع و خطرات منع می شود، تا اینکه در روز قیامت به آن اعمال خویش مؤاخذه نگردد؛ زیرا آن روز همه در برابر خداوند تسلیم اند و راه گریزی ندارند.
مادة «سل» به معنای منع و بر چیزی که با قهر و غلبه وادار به تسلیم شد اطلاق می شود. روز قیامت کسی که امر به معروف را نپذیرفت، از ثواب خداوند منع می شود و در برابر اعمال خویش تسلیم خواهد بود و او را از اعتراض باز می دارد؛ زیرا با وجود تذکر اندرز دهندگان در دنیا، مجالی برای اعتراض و انتقاد در روز جزا و پاداش باقی نمی ماند.
[1] . سوره انعام، آیه70.
[2] . همان.
[3] . همان.