کارکرد اخلاقي- ديني روحانيت در تحولات اجتماعي از ديدگاه امام خميني;
شناخت صحيح اسلام و عرضه درست آن به جامعه
در گذشته، برخي تصور ميكردند كه شناخت اجمالي از اسلام كافي است و به جاي صرف وقت و نيرو براي شناخت اسلام، بايد سعي كنيم بهتر به اسلام عمل كنيم. امّا تجربه نشان داده است که، شناخت درست و تفصيلي از اسلام چيزي است که اگر پيروان اسلام در آن کوتاهي کنند، ممکن است همين مسئله، موجب اختلاف و دو دستگي گروه مسلمانان و پيروان آنها شود و اين اختلاف تا جايي پيش رود که چيزي را که يک گروه از مسلمانان به اسلام نسبت ميدهند و آن را از آموزههاي اساسي دين ميشمارند، گروهي ديگر آن را مخالف اسلام و تعاليم آن بشمرند. به عقيدۀ استاد مصباح، همين مسأله مي تواند موجب تضعيف و بلکه نابودي دين شود و اگر شناخت صحيح و گسترده نسبت به دين در جامعه نباشد، اينگونه اختلافات از بين نخواهد رفت. و اين وظيفه در درجه اول بر عهده روحانيت و علماي دين است که متکفل اين امر شدهاند.(ر.ک: مصباح يزدي، 1376، ص59).
امام راحل در پيامي به دانشجويان ميفرمايند:
بايد جوانان روحاني و دانشگاهي قسمتي از وقت را صرف كنند در شناخت اصول اساسي اسلام كه در رأس آن توحيد و عدل و شناخت انبياي بزرگ، پايهگذاران عدالت و آزادي است، ...تا تنظيم جامعه و نوع حكومت و شرايط امام و اوليالامر و طبقات ديگر... و ببينيد اسلام چه کساني را براي حکومت و کارمندان آن به رسميت شناخته و چه کساني از شغل حکومت و شاخه هاي آن مطرود است.(امام خميني، 1379، ج 2، ص 411.)
روحانيت براي اينکه بتواند برتري نظام اسلامي و ابعاد گوناگون آن را اثبات کند، ابتدا بايد اصول اسلام را بشناسد و با پيدا کردن پاسخ منطقي و صحيح، اشکالاتي را که به اساس دين مطرح ميشود، پاسخ بگويد، بعد از آن است که نوبت به قسمتهاي بعدي دين ميرسد.
اگر علماي دين نتوانند شبهات منکران و ملحدان را به درستي پاسخ دهند، ديگر نوبت به اين مسئله نخواهد رسيد که بتوانند نظام اقتصادي، سياسي، حقوقي خود را به ديگران اثبات بکنند و برتري اين نظام ها را بر ديگر آئين ها روشن سازند. در حالي که خداوند در قرآن مي فرمايد: «لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ.»(توبه: 33 / فتح: 28 / صف: 9.)
حضرت امام در خصوص شناخت اسلام و دفاع از آن و اينکه فرمودهاند فقها حصون اسلامند، ميفرمايند:
...يعني مكلّفند اسلام را حفظ كنند و زمينهاي را فراهم آورند كه بتوانند حافظ اسلام باشند. و اين از اهمّ واجبات است. ...حوزههاي ديني بايد به فكر باشند و خود را مجهّز به تشكيلات و لوازم و قدرتي كنند كه بتوانند اسلام را ـ به تمام ـ معنا كنند؛ همانگونه كه خود رسول اكرم و ائمّه حافظ اسلام بودند و عقايد و احكام و نظامات اسلام را به تمام معنا حفظ ميكردند.(امام خميني،1381، ص 67ـ68.)
بعد از شناخت اصول اسلام، روحانيت اگر بخواهد برتري نظام سياسي اسلام را بر ساير نظامها اثبات کند ابتدا بايد هم نظامهاي سياسي حاکم بر جهان و هم نظام سياسي اسلام را به خوبي بشناسد تا بتواند آنها را با هم مقايسه و تطبيق کند و آن گاه از نظام اسلامي دفاع کند والاّ به هيچ وجه حق اظهار نظر دربارة ساير نظامها را ندارد.(ر.ک: مصباح يزدي، 1376، ص 61).
روحانيت بايد بتواند افرادي را تربيت کند که بداند نظام سياسي اسلام چيست و از کجا نشأت ميگيرد و بر چه اصولي استوار است والّا اگر بخواهد با پاسخهاي غيراصولي و شعاري سرديگران را مشغول بکند نخواهد توانست برتري نظام اسلامي را به اثبات برساند. همين طور فقهاي اسلام نيز بايد فقه اسلامي را به شکلي عرضه بکنند که بتواند در مقابل نظامهاي حقوقي دنيا، توان ايستادگي داشته باشد و بلکه بتواند برتري خود را اثبات بکند.
امام راحل در خصوص مجهّز بودن علما و روحانيت به علم روز، ميفرمايند:
حوزهها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آينده جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهيّاي عكسالعمل مناسب باشند. چه بسا شيوههاي رايج اداره امور مردم در سالهاي آينده تغيير كند و جوامع بشري براي حل مشكلات خود، به مسائل جديد اسلام نياز پيدا كند. علماي بزرگوار اسلام از هماكنون بايد براي اين موضوع فكري كنند.(امام خميني، 1379، ج 21، ص 292.)
روحانيت بايد بر تلاش خود در تحقيقات اسلامي در رشته هاي گوناگون بيفزايد، بويژه براي اينکه دامنۀ تحقيقات را گسترش دهد بايد در هر زمينه رشته هاي تخصصي ايجاد کند و پس از رسيدن به نتايج قابل اطمينان، آنها را به زبانهاي متعدد ترجمه و به همۀ کشورها صادر کند.
بسياري از مسائلي که در علوم انساني مطرح مي شود و امروز در دانشگاههاي دنيا به عنوان آخرين تحقيقات علمي به جوانان دانشجو آموزش داده مي شود، با بنياد دين در ستيز است و درست در مقابل دين قرار دارد.