مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب ویژگی های انسان کامل
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن توزیع گر شبکه های اجتماعی توزیع گر پیام رسان

نسیم محبت هستم. از تاریخ 02 اردیبهشت 1400 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن توزیع گر شبکه های اجتماعی توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 19 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
ویژگی های انسان کامل

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01




مهمترین ویژگی های انسان آرمانی یا اَبَر انسان در اندیشه حکیمان و عارفان و منابع دینی را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:

1)    انسان کامل؛ کون جامع، محل تجلی اسما و صفات الهی، مظهر جمال و جلال حق، آینه اسم اعظم، بلکه به اعتبار اتحاد ظاهر و مظهر، خود اسم اعظم است. خلاصه وی آینه حق نما و جام جهان نماست که وسیله شهود تمام حقایق عالم هستی است: ( إنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الأَرضِ وَالجِبالِ فَأبَینَ أن یَحمِلنَهَا وَ أشفَقنَ مِنهَا وَ حَمَلَها الإنسانُ ) [1] [2]

2)    انسان کامل، واسطه العقد و مجرای فیض و حلقه پیوند خدا و خلق و راهبر انسان هاست که عالم و آدم در پناه او حفظ شده و طریقه تجلی حق است که از عین ثابته او به جمیع موجودات مدد میرسد. [3]

« بنا عرف الله و بنا عبدالله»، «بکم ینزل الغیث... و بکم ینفس الهم و یکشف الضّر »، «و هداة الابرار ... هدی من اعتصم بکم... ادلاء علی صراطه» ،« الباب المبتلی به الناس...». [4]

3)    انسان کامل، خلیفه اعظم، قطب نظام آفرینش، صاحب زمان، نور، امام مبین، زبده و خلاصه آدمیان، عبدالله، عندالله، ولی الله، حجة الله، امین الله، روح عالم، مثل اعلای الهی، آیت کبری و نبأ عظیم است. [5] از علی (ع) روایت شده است: « ما لله آیة اکبر منی» [6] ، « و انما أنا قطب الرّحا، تدور علیّ انا بمکانی ...» [7] ، (وَ لَهُ المَثَلُ الأَعلَی) [8] ، « و المثل الاعلی و حجج الله علی اهل الدنیا و الآخرة و الاولی...» [9] ، و نیز روایت شده: « أنا اللوح و القلم ،أنا العرش ، أنا الکرسی، أنا السموات السبع، انا نقطة باء بسم الله» [10] .

4)    انسان کامل، محل مشیة الله بوده و مقام وی مقام مشیة الله [11] است. به همین جهت دارای ولایت تکوینی و قدرت تصرف در کائنات است که منشأ معجزات و کرامات می باشد.

امام باقر (ع) می فرماید: « اللهم انی أسئلک من مشیتک بأمضاها وکلّ مشیتک ماضیه» [12] از امام صادق (ع) نیز روایت شده: «خلق الله المشیه بنفسها ثم خلق الاشیاء بالمشیه» [13] .

امام علی (ع) می فرماید: « انّا صنایع ربنا و الناس بعد صنایع لنا» [14] .

5)    انسان کامل، با عالم و آدم معیّت قیّومی دارد؛ چرا که وی مظهر معیّت قیومی حضرت حق است و این معیّت ناشی از خلافت و ولایت الهی اوست و لذا با همه کس همراه، و شاهد و ناظر بر عقاید و اخلاق و اعمال همگان است [15] . پیامبر(ص) میفرماید: « بعث الله علیّاً مع کل نبی سرّا و معی جهراً » [16] ، و علی (ع) میفرماید: « کنت مع الانبیاء باطنا و مع رسول الله ظاهرا » [17] .

چنان که قرآن کریم فرمود: ( فَکیفَ إذا جِئنا مِن کُلِ اُمَةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئنا بِکَ عَلَی هولاءِ شَهیدًا ) [18] .

علی (ع) در این باره فرمود :« ان الله طهّرنا و عصمنا و جعلنا شهداء علی خلقه و حجته فی ارضه » [19] .

این همان احاطه وجودی و حضور همه اشیاء نزد انسان کامل به لحاظ برخورداری از مقام ولایت مطلقه کلیه، میباشد که باطن خلافت مطلقه کلیه بوده و انسان کامل مظهر ولایت الهی است؛ کما اینکه علی (ع) درباره اهل بیت (ع) فرمود: «و لهم خصائص حق الولایه» [20] .

«ولیّ» از اسمای [21] الهی است که باقی و دائم بوده و مظهر می طلبد و انسان کامل، مظهر اتمّ این اسم (ولیّ) است و از آن جا که «ولی» اسم واجب بالذات است، مظهر اسم «ولیّ» نیز واجب بوده و هیچ گاه عالم امکانی از وجود انسان کامل خالی نخواهد بود . این جاست که امام (ع) می فرماید: « لو لا الحجه لساخت الارض بأهلها»، اما نبی و رسول از اسماء الله نیستند ولذا نبوت و رسالت انقطاع پذیرند؛ بر خلاف ولایت که پاینده است [22] .

6)     انسان کامل ، وجود عینی قران کریم و قرآن، وجود کتبی انسان کامل است؛ یعنی انسان کامل به مثابه کتاب مقدس تدوین حق ، هماهنگ است.

به عبارتی: انسان آرمانی ، نسخه جامع جمیع کتب اصلی الهی و کتاب جمع الجمع قرآنی است که از آن به «امام مبین» و «کتاب مبین » یاد می شود. به اعتبار همین جامعیت، چنین انسانی نسخه کامل کتاب عالم وجود است ؛ به طوری که آن چه در عوالم هستی ( از عقل اول تا هیولای اولی) موجود است ، در وی نیز وجود دارد و لذا وی کلید معرفت خداوند است ؛ چرا که هر یک از اوصاف و جلوه های وجودی او ، آیتی از آیات الهی است و بدین ترتیب انسان کامل به دلیل کون جامع بودن، کلمه تامّ الهی است [23] .

از علی (ع) روایت شده است:

« ذلک القرآن فاستنطقوه ولن ینطق ولکن أخبر کم عنه» [24] .

و نیز فرمود : « نزّلونا عن الربوبیه ثم قولوا فی فضلنا ما استطعتم فانّ البحر لا ینزف و سرّ الغیب لا یعرف و کلمه الله لا توصف» [25] .

تو مغـز عالــمی ، زان در مـیـانـی

بدان خود را که تـو جـان جهـانـی

جهان عقل و جان ، سرمایه توست

زمـیـن و آسـمـان پیرایه تـوسـت

ظـهــور قـدرت و عــلـم و ارادت

به توست ای بنده صاحب سعادت

سـمـیـعی و بـصیر و حیّ و گویا

بـقا دارد نه از خود لیـک از آنجا [26]

مصداق انسان کامل

اگرچه اصطلاح انسان کامل، مقول به تشکیک بوده و بر مصادیق مختلفی که از کمال نسبی برخوردارند، از باب توسعه در اطلاق به کار می رود، اما مطابق گفته محققان از اهل حکمت و معرفت ،انسان کامل، حقیقت محمدی است که اطوار و مقامات و درجات متعدد دارد و برای او به حسب هرگونه و مقام ، اسم خاصی است [27] و هر زمان از او به نام خاصی یاد میشود و اسم اصلی او حضرت محمد(ص) است [28] که به اتفاق همگان اولین و کامل ترین مصداق انسان کامل در عالم طبیعت است.

تمامی انبیا و اولیای الهی ، جلوه ی آن حقیقت محمدی هستند. به گفته عارف ارجمند فیاض لاهیجی از آنجا که پیامبر اعظم(ص) از تجلی ذاتی الهی، ولی سایر انبیا از مظاهر اسما و صفات وی بهره مند گشتند ، مراتب همه انبیا از منزلت آن حضرت نازل تر بوده و همگان مظهر انوار خورشید اعظم حقیقت محمدی هستند و نبوت همه انبیا پرتوی از نبوت مطلقه اوست.

بـود نـور نبی خـورشید اعظم

گه از موسی پدید و گه ز آدم

مـراتـب جمله زیر پایه اوست

وجود خاکیان از سایه اوسـت [29]

همانگونه که ولایت همه اولیا ،جلوه ای از ولایت مطلقه اوست . از این رو فرمود :« انّ علیّا منّی و أنا منه» [30] . بر اساس روایات معتبر  و احادیث نور الانوار ، پیامبر(ص) و ائمه(ع) اولین انواری بوده اند که آفریده شده اند؛ چنان که پیامبر (ص) فرمود :«اوّل ما خلق الله نوری » [31] ، و نیز فرمود:«کنت نبیّا و آدم بین الماء و الطین» [32] و حضرت علی (ع) فرمود: «کنت ولیّا و آدم بین الماء و الطین» [33] .

بعد از پیامبر اعظم (ص)، ائمه اهل بیت (ع) از باب تعدد مظاهر، مصادیق حقیقی انسان کامل هستند؛ چرا که حقیقت پیامبر (ص) با حقیقت آنان، متحد بوده و قبل از خلقت آدم ، وجود نوری آنان آفریده شد .

به عبارت دیگر: حقیقت محمدی عبارت از ولایت مطلقه کلیه محضه الهیه است که ابتدا در کسوت نبوت و سپس در پوشش ولایت و امامت آشکار گردید. آنگاه به تناسب شرایط و مقتضیات در مظاهر متعدد با اوصاف خاصی، حجت ها و خلفای الهی در زمان مخصوصی پدیدار شدند ؛ به طوری که همه آنان شئون یک حقیقت نوریه هستند و تفاوت آنان در ظهور اوصافی است که همان اوصاف ولایت مطلقه کلیه محضه الهیه است. با این بیان ، سخن پیامبر (ص) به درک کاملش نزدیک میشود که فرمود: « اوّلنا محمّد، اوسطنا محمّد ، آخرنا محمّد، کلّنا محمد» [34] و این که فرمود :« أنا و علیّ من شجرة واحده » [35] .

البته نزدیک ترین شخص به حقیقت محمدی ، علی ابن ابی طالب(ع) است که امام عالم و سرّ همه انبیا می باشد [36] ؛ یعنی تمام انبیا ظهور حقیقت او بوده و ولایت او در همه مظاهر متجلی است. به همین جهت ابن سینا آن حضرت را «مرکز دایره حکمت وفلک حقیقت و خزانه عقل» مینامد [37] .

اما امروز در همه عالم ، انسان کاملی جز حجة بن الحجج البالغه ، ولی عصر (روحی له الفداء ) وجود ندارد و اوست که در دعای شریف «عدلیه» در شأن او عرض میکنیم: «ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء» [38] .

از آن جا که میان خاتم نبوت و خاتم ولایت ، نسبت تام و کامل وجود دارد و حقیقت هر دو یکی است، پس از باب «الولد سر ابیه »، خاتم اولیا ، همانند خاتم انبیا، مظهر اسم «الرحمن» و رحمت برای همه عالمیان است [39] .

اهل تحقیق، منزلت اتحاد با حق و ظهور مقام ربوبیت را در مظهر بشری ، همانند حلولیان و وحدت وجودی های خشک و افراطی، به همه افراد بشر تعمیم نمی دهند؛ بلکه آن مقام را مخصوص و منحصر به انبیا و اولیا می دانند که مصداق حقیقی «انسان کامل» می باشند. آنان مقام اتصال و پیوستگی روحانی بشر به حق تعالی را ویژه صنفی خاص از برگزیدگان حق می دانند که از مبدا خلقت پاک و کامل برای رهبری بشر خلق شده اند واز راه فنای مظهر در ظاهر و اتحاد ظاهر و مظهر ، به مقام فنا و تسلیم محض رسیده اند.

سایـه یــزدان بـود بـنده خدا

مرده او ز این عالم و زنده خدا

دامن او گیـر زودتـر بی گمان

تـا رهـی از آفـت آخـر زمـان

کیـف مدّ الظلّ نقش اولیاسـت

کو دلیل نور خورشید خداست [40]

بدین ترتیب روشن می شود که انسان کامل ، تعبیر دیگری از انسان عصمت پیشه است ، چرا که اوصاف و کمالاتی که برای چنین شخصیتی مطرح گردیده ، در غیر معصوم قابل تحقق نیست و آنان نیز همان انبیا و اولیای الهی (نفوس نبویه و ولویه) هستند.

پس مراد ما از محبت «خاص الخاص (اخص)» ، حبّ الهی نسبت به این ذوات مقدس و اعیان طاهره است که مظهر باالفعل اسما و صفات حضرت حق سبحانه می باشند. به همین جهت، پس از حب به ذات مقدس خداوند که منحصرا حبّ حقیقی نام دارد، این نوع مهرورزی ، عالی ترین مرتبه محبت مجازی محسوب میشود که اسطرلاب حب حقیقی است. اظهار ارادت و مودت به انبیا و ائمه (ع) و اولیای کُمّلین، آن گاه که از سوی انسان واقع میشود (یعنی محب ، انسان می باشد) در اصطلاح حکمت و معرفت ،« حب مجازی عقلی یا عقلانی » نامیده میشود. در این زمینه، تحت عنوان «حب الهی خلق به اسما و صفات و افعال حق» بحث خواهیم نمود.

[1] . احزاب ، آیه 72.

[2] . ر،ک: شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی ، ص61-73 و نیز الانسان الکامل ،عبدالکریم جیلی، باب 60، ج2،ص36 و چهل حدیث امام خمینی، حدیث 38،ص 634، و انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن زاده آملی ص 220.

[3] . ر.ک: چهل حدیث، امام خمینی، حدیث 26،ص418،و نیز مصباح الهدایه الی خلافه و الولایه، امام خمینی، ص69 و نقد النقود فی معرفه الوجود، سید حیدر آملی، ضمیمه جامع الاسرار و منبع الانوار، ص688.

[4] . مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.

[5] . ر.ک: مصباح الهدایه، امام خمینی، ص69و الهیات شفاء، ابو علی سینا، مقاله 10،فصل 5، ص455،هزار و یک نکته، حسن زاده آملی، نکته 26، انسان کامل، عزیز الدین نسفی، تصحیح و مقدمه ماریژن موله، ص5و6، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن زاده آملی،ص64، شرح دعای سحر،امام خمینی،ص137.

[6] . بحار الانوار ،ج23،ص206.

[7] . نهج البلاغه، خطبه 119.

[8] . روم ، آیه 27. امام خمینی، انسان کامل را مثَل اعلای خدا میداند. ر،ک: چهل حدیث، حدیث 38،ص634.

[9] . مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.

[10] . شرح دعای سحر، ص164.

[11] . ر،ک: انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن زاده آملی، ص220 و نیز شرح دعای سحر، امام خمینی(ره) ص110.

[12] . مفاتیح الجنان، دعای سحر.

[13] . شرح توحید، شیخ صدوق ، ج2،ص508.

[14] . نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، نامه 28، ص512.

[15] . ر.ک: مقدمه فصوص الحکم، داوود قیصری ، فصل 8، ص38، و نیز نص النصوح فی شرح فصوص الحکم ، سید حیدر آملی ،ص196.

[16] . سید حیدر آملی، نص النصوص فی شرح فصوص الحکم، ص196.

[17] . مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، امام خمینی، ص196.

[18] . نساء ، آیه 41.

[19] . شرح اصول کافی، ص 459.

[20] . نهج البلاغه، خطبه 2.

[21] . ( وهو الولی الحمید) شوری ،آیه 28.

[22] . حسن زاده آملی ، ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم، اول ، ص340،(با تصرف و تلخیص).

[23] . ر.ک: انسان و قرآن ، حسن زاده آملی ، ص55 و نیز شرح دعای سحر، ص128 و125 و 137.

[24] . نهج البلاغه، خطبه 158.

[25] . ملا محسن فیض کاشانی، کلمات مکنونه من علوم اهل الحکمه و المعرفه، ص 124.

[26] . محمد فیاض لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص736.

[27] . به نقل از کتاب انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن زاده آملی، ص205

[28] . عبدالکریم جیلی، الانسان الکامل فی معرفه الاواخر والاوائل ،باب، 60،ص74.

[29] . فیاض لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص323 و 329.

[30] . همان،ص331.

[31] . بحار الانوار ،ج1، ص97، حدیث 7.

[32] . شرح دعای سحر، ص31 ،عوالی اللئالی ،ج4 ،ص121 ،شرح فصوص الحکم ،پاورقی ،ص177.

[33] عوالی اللئالی ،ج4، پاورقی، ص121 و حافظ رجب البرسی ،مشارق انوار الیقین ، پاورقی، ص55 و محمد فاضل مسعودی ،اسرار فاطمیه ،ص246و 247 و سید علی عاشور طهاره آل محمد(ص) ،ص129.

[34] . محمد رضا قمشه ای ، رساله فی الخلافه الکبری ، ص5.

[35] . میزان الحکمه ج1، باب 182، ص140، ح 993.

[36] . الفتوحات المکیه ، ج 1، ص130، حسن زاده آملی، هزار و یک نکته،ص732، نکته 590.

[37] . معراج نامه، ص94.

[38] . عبدالله جوادی آملی ، سیره رسول اکرم(ص) در قرآن،ص33.

[39] . مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز ، ص313.

[40] . مثنوی معنوی ، دفتر 1، ابیات 423 و424و425.



نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما