ايمان يگانه عاملى است كه مىتواند چنان روان آدمى را نيرومند سازد و دايره فعاليتش را گسترش دهد كه براى روبه رو شدن با پيچيده ترين و سختترين مشكلات آمادگى پيدا كند و هرگز دچار ضعف و زبونى نشود.
مرد باايمان، مىداند كه سختى ها هر قدر هم گران باشند، در برابر روح شكست ناپذير او دوام نمى آورند و عاقبت سپرى خواهند شد. داشتن نيروى تحمل دشوارىها و مشكلات، مانع از ابتلاى انسان به برخى از بيمارىهاى روانى است؛ اين نيروى ايمان است كه به طور قاطع، قدرت تحمل شخص را افزايش مىدهد، بدون اينكه به تعادل روانى اش لطمه وارد آيد و ثبات در راه هدف را از دست بدهد؛ پيامبر اسلام (ص) اين خصوصيت را از مزاياى مردان خدا مىشمارد: «مثل المؤمن مثل سبيكة الذهب ان نفخت عليها احمرت و ان وزنت لم تنقص[1]؛
انسان باايمان، همچون شمش طلاست، اگر آن را در كانون آتش جاى دهند، رنگش چون آتش سرخ شود و چون آن را وزن كنند، كمترين كاهشى در وزن آن روى نخواهد داد». على- عليه السلام- فرمود: «المؤمن نفسه اصلب من الصلد[2]؛
روح شخص باايمان از سنگ خارا شكست ناپذيرتر است». «مان» در اصول روانشناسى مىگويد: «وقتى كوشش ما در رسيدن به هدفى به مانعى برمىخورد كه گذشتن از آن، مشكل يا غير ممكن است، در ما ناكامى ايجاد مىشود.
موانعى كه موجب ناكامى ما مىشوند، ممكن است اشياى خارجى، محيط، اشخاص ديگر، نقايص شخصى ما و يا ناتوانى ما، در حل تعارضات نفسانى باشد؛ درجه تحمل ناكامى در اشخاص متفاوت است. برخورد با حد معينى از ناكامى، ممكن است بعضى را از لحاظ روانى درهم شكند و حال آنكه ديگرى، همان ناكامى را آسان تحمل مىكند؛ كسانى كه تحمل ناكامى در آنها كم است، ممكن است در برخورد با ناكامى، جهت سير خود را گم كنند و كارهايى كنند كه آنان را از هدف دورتر سازد»[3].
[1] ( 1). نهج الفصاحه، ص 564.
[2] ( 2). بحار الانوار، ج 15، ص 94.
[3] ( 1). اصول روانشناسى، ص 148.