مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب پاسخ به برخی از شبهات محرم و امام حسین (ع)
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان

ya zahra هستم. از تاریخ 04 مرداد 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 2 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
پاسخ به برخی از شبهات محرم و امام حسین (ع)

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ چهارشنبه, 22 آذر 02




بسم الله الرحمن الرحیم


زهرا بهمنی

1. عزاداری و احیای فرهنگ عاشورا

با رجوع به عقل سالم به این نتیجه خواهیم رسید که برپایی مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام موافق با عقل است. برپایی مراسم و تکریم آنان در واقع تکریم شخصیت و شعارهای آنان است. آنچه که موافق عقل است این است که هر امتی که بزرگان خود را تکریم نکند محکوم به شکست خواهد بود. چرا که این بزرگان و نخبگان جامعه هستند که تاریخ امت ها را می‌سازند. آنچه که بارز و مبرهن است این است که امت ها بدون این بزرگان معنایی پیدا نخواهند کرد.

بنگرید به: علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 131-132


2. چرا محبت بعضی انسان ها واجب است؟

در رأس همه موجودات، محبت خداوند واجب است. چرا که او دارای همه صفات کمال وجمال است و همه موجودات به او وابسته اند.

از ادله عقلی و نقلی استفاده می‌شود که محبت برخی انسان ها نیز واجب است.

در قرآن کریم و روایات اسلامی به وفور بر مودت نسبت به اهل بیت (ع) تأکید شده است. و این سفارش، صرفاً به سبب آن نیست که آنها اهل بیت پیامبر (ص) هستند؛ بلکه بخاطر این است که آنان مظهر تمام صفات کمال و جمال الهی‌اند. در واقع اظهار محبت به پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان، محبت و ارادت به خداوند است.

اگر از جنبه تربیتی به این مسأله نگاه کنیم، محبت و ارادت به خوبان، انسان ها را به خوبی ها سوق می‌دهد.

مصداق «اهل بیت» که در قرآن و روایات نبوی بر مودت آنان تأکید شده است، تمام خاندان پیامبر (ص) نیستند. بلکه دلایل عقلی، تاریخی و روایی نشان می‌دهند که این دایره را باید بسته‌تر کرد و به دنبال درک مصادیق دقیق آن بود. روایات بسیاری ما را در رسیدن به این درک، یاری میکنند که در ادامه، به دو نمونه از آنها اشاره می‌شود:

1. از ام سلمه نقل شده است که پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را احضار کردند و فرمودند: «اینان اهل بیت من هستند». (مستدرك حاکم، ج 3، ص 158 ، ح 4705 ؛ السنن الکبري، ج 7، ص 6)

2. امام حسین علیه السلام فرمودند: «إنّا أهلُ بَیتِ النُّبُوُّه» ما اهل بیت نبوتیم. (مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمی، ج 1، ص 184 )

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 136- 138


3. حکم حضور در عزای اولیای الهی

بخاری به سند خود از عایشه نقل می‌کند هنگامی که خبر شهادت زید بن حارثه و جعفر به پیامبر (ص) رسید، پیامبر با حزن و اندوه وارد مسجد شد و در آنجا نشست.

ابن هشام نقل می‌کند هنگامی که پیامبر از مدینه برگشت و صدای گریه بر کشته شدگان را شنید، اشک در چشمانش جمع شد و فرمودند: حمزه گریه کننده ای ندارد. زنان بنی اشهل وقتی این سخن را از زبان پیامبر شنیدند بر عموی رسول خدا گریه کردند.

این عبارات نشان می‌دهد که برپایی عزا در زمان پیامبر اکرم و قبل از آن حضرت نیز وجود داشته است در واقع برپایی عزاداری ابراز ارادت و محبت به کسی است که از این دنیا می‌رود و دیگر در میان زندگان نیست.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 151- 152

ابن هشام، السیره النبویه، ج 3، ص 105


4. برپایی عزاداری در راستای وحدت

گاهی گفته می‌شود که برپایی عزاداری برای امام حسین علیه السلام با وحدت مسلمانان سازگاری ندارد؛ چرا که در عزادرای بعضی از خلفای مسلمان لعن و نفرین می‌شوند.

اما باید دانست که عزاداری برای امام حسین علیه السلام نه تنها به مصلحت شیعه است؛ بلکه به مصلحت همه مسلمانان و عموم آزادی خواهان جهان است. چرا که برپایی مراسم امام حسین علیه السلام، سبب ترویج فرهنگ جهاد در برابر ظلم می‌شود و با ایجاد روحیه و فرهنگ شهادت طلبی، جوامع بشری را از اسارت و بردگی رهایی می‌بخشد.

در ذکر مصائب امام حسین علیه السلامی اسمی ازصحابه به میان نمی‌آید. چرا که عموم صحابه پیامبر ص امام حسین علیه السلام را احترام می‌گذاشتند. . حتی برخی از آنان در کربلا در رکاب امام به شهادت رسیدند. که از جمله آنان می‌توان به ابوذر غفاری اشاره کرد.

 

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، 152


5. پوشیدن لباس مشکی در عزاداری امام حسین (ع)

شکی نسیت که پوشیدن لباس مشکی در حال نماز  نزد امامیه کراهت دارد و در واقع، بر سر این مسأله اجماع دارند؛ اما آنچه که درباره آن سوال پیش می‌آید این است که آیا لباس مشکی بذاته کراهت دارد یا بخاطر اینکه شعار بنی عباس بوده است (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 252) یا چون لباس اهل جهنم است؟

از ظاهر برخی ادله بدست می‌آید که پوشیدن لباس مشکی کراهت داتی ندارد و هنگامی که این لباس برای اولیاء الهی پوشیده شود، نه تنها کراهت آن از بین می‌رود بلکه مستحب می‌شود. خصوصا که با مراجعه به اخبار و تاریخ می‌بینیم اهل بیت علیه السلام هنگام مصیبت و فقدان یکی از بزرگان لباس مشکی می‌پوشیدند.

برقی به سندش از امام سجاد (ع) نقل می‌کند که فرمود چون جدم حسین علیه السلام کشته شد زنان بنی هاشم در ماتم او لباس سیاه پوشیدند و آن را در گرما و سرما تغییری ندادند.

بحارالانوار، ج 45، ص 188

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 161-162


6. روایات شیعه درباره پوشیدن لباس مشکی در عزاداری امام حسین (ع)

ابن قولویه به سندش نقل می‌کند که فرشته ای از فرشته های فردوس بر دریا فرود آمد و گفت لباس حزن بر تن بکنید؛ زیرا فرزند رسول خدا ذبح شده است.

ابن ابی الحدید از مدائنی نقل می‌کند که وقتی امام علی علیه السلام به شهادت رسیدند عبدالله ابن عباس نزد مردم آمد و گفت او کسی را به جانشینی خود قرار داده است. آیا او به سوی شما بیاید؟ مردم او را اجابت کردند. هنگامی که امام حسن علیه السلام نز مردم آمد، لباس مشکی به تن داشت.

ابی مخنف روایت کرده است که نعمان بن بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به اهل مدینه ابلاغ نمود. در مدینه زنی نبود جز آنکه از پشت پرده بیرون آمد و لباس مشکی پوشیده و مشغول عزاداری شد.

ابن قولویه، کامل الزیاره، ص 67 و 68

شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 22

مقتل ابی مخنف، ص 222-223


7. روایات عامه مبنی بر پوشیدن لباس مشکی در عزای اهل بیت و امام حسین (ع)

در روایات عامه به مواردی برخورد می‌کنیم که دلالت بر پوشیدن لباس مشکی در عزاداری بزرگان و اهل بیت می‌کنند. از جمله این روایات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

عماد الدین ادریس قرشی از ابی نعیم اصفهانی از ام سلمه نقل کرده است که وقتی خبر کشته شدن امام حسین علیه السلام به او رسید، خیمه ای سیاه در مسجد رسول الله زد و لباس مشکی به تن کرد.

و نیز ابن ابی الحدید از اصبغ بن نباته نقل می‌کند: بعد از کشته شدن امام علی علیه السلام وارد مسجد کوفه شدم حسن و حسین را مشاهده کردم که لباس مشکی به تن داشتند.

عیون الاخبار و فنون الآثار، عماد بن ادریس، ص 109

شرح ابن ابی الحدید. ج 6، ص 22


8. گریستن از دیدگاه قرآن و روایات

خداوند متعال در سوره مائده آیه 83 می‌فرماید: هر گاه آیاتی بر پیامبر نازل می‌شد، اشک از چشمان ایشان جاری می‌شد. این اشک ریختن در واقع بخاطر درک حقیقتی بود که که پیامبر دریافته بودند.

یکی دیگر از دلایل گریه کردن، مجازات (یا خوف و اندوه نسبت به مجازات) است. خداوند متعال در آیه 82 از سوره توبه می‌فرماید: آنان به سزای کارهایی که انجام داده اند، باید کمتر بخندند و بسیار بگیرند.

از آثار گریستن در سلامتی انسان همین بس که دانشمندان علوم تجربی و محققان علوم پرشکی برای اشک خواص مختلفی بیان کرده اند. در ادامه، به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد.

1. همراه با اشک آنزیمی خارج می‌شود که چشم و اطراف آن را ضدعفونی می‌کند.

2. مطابق آزمایشات به عمل آمده، آنان که بیشتر گریه می‌کنند کمتر به زخم های معده و اثنی عشر دچار می‌شوند.

3. گریستن در کاهش آلام درونی و فشارهای روحی و روانی تأثیر بسزایی دارد.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 189 - 195


9. چرا امام حسین (ع) اهل بیتش را همراه خود به کربلا آورد؟

آنچه که می‌توان به صورت احتمالی، در پاسخ این سوال بیان کرد، این است که امام حسین علیه السلام در این قیامش رسالتی عظیم را بر عهده داشت. این رسالت همان بیداری امت اسلامی است و دست یابی به آن، نیاز به طی کردن مراحلی داشت. یکی از این مراحل، شهادت امام (ع) یاران ایشان بود و مرحله دوم بعد از شهادت بروز پیدا می‌کرد. باید با خطابه هایی که از طرف امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) ایراد می‌گردید، مظلومیت اهل بیت به همگان نشان داده می‌شد. با همین خطبه ها بود که رسالت حسینی کامل گشت. این بخش دوم توسط عیالات امام حسین (ع) انجام شد.

یزید قصد داشت با کشته شدن امام حسین (ع) و خارجی معرفی کردن ایشان، حکومت خود را مستحکم کند. اما با افشاگری های اسیران کربلا و در رأس آنان امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) جامعه اسلامی بیدار شد و پایه های حکومت یزید سست گردید و از هم پاشید.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 285 


10. چرا امام حسین علیه السلام اهل بیتش را همراه خود به کوفه آورد؟

شاید بهترین جواب به این سوال این باشد که امام حسین (ع) به جهت ترس و خوف فرزندان و عیالات خود را همراه خود به کربلا آورد. حضرت با خروج از مدینه به سمت کربلا اگر اهل بیت خود را در مدینه تنها می‌گذاشت، خوف آن بود که دستگاه خلافت آنان را دستگیر کرده و زندانی نمایند. حضرت مصلحت را در آن دید که آنان را همراه خود بیارود.

از طرفی آنان ادامه دهنده رسالت بیداری بودند.

والی مدینه در آن زمان عمرو بن سعید اشدق بود که وقتی خبر کشته شدن امام حسین (ع) را شنید، خوشحال شد. او کسی بود که بعد از شهات امام حسین (ع) دستور داد تا خانه های بنی هاشتم را خراب کنند و علی علیه السلام را دشنام دهند و در این اصرار می‌ورزید.

حال اگر اهل بیت امام در مدینه می‌ماندند، این شخص چه بلایی بر سر آنها می‌آورد؟!

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 287


11. چرا حضرت ابوالفضل علیه السلام آب نیاشامید؟

پاسخی که می‌توان به این سوال داد، این است که اولا مسأله، اثبات مظلومیت امام حسین علیه االسلام است. همین مسأله دل ها را سوزانده و منجر به شورش هایی علیه حکومت یزیدیان شد.

حضرت عباس می‌دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد ایشان و برادرش کشته خواهند شد. و هرگز جان سالم از میدان به در نخواهند برد. چرا که دشمنان مصصم به قتل او و اهل بیت امام حسین علیه السلام نمودند. پس چه بهتر که با لب تشنه به دیدار پروردگار برود.

ثانیا حضرت عباس این را خیانت به برادرش می‌دانست که خود آب بنوشد؛ ولی امام حسین (ع) و فرزندان بنی هاشم آب نیاشامند. این خلاف ادب بود که امام او تشنه باشد و او خود را سیراب کند.

ثالثا ایثار از سجایای اخلاقی اهل بیت بوده است. حضرت عباس با این کار نهایت ایثار و از خودگذشتگی خود را نسبت به امام حسین (ع) نشان داد. همان طور که امیرالمومنین و فرزندانش با اعطای غذای خود به مسکین و یتیم و اسیر، تا سه روز روزه گرفتند.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 297- 299


12. چرا مسلم بن عقیل عبیدالله بن زیاد را نکشت؟

وقتی مسلم کربلا رسید، در خانه مختار مستقر شد. اما بعد از مدتی، به خانه هانی رفت. چرا که جان مسلم در خطر بود. هنگامی که مسلم بن عقیل در خانه هانی بود، عبیدالله بن زیاد به خانه هانی رفت. در آنجا بنا بر این شد که حضرت مسلم عبیدالله بن زیاد را بکشد. اما این کار را انجام نداد.

برای خودداری مسلم از قتل عبیدالله، می‌توان دلایل زیر را برشمرد:

1. پیامبر اکرم (ص) از مکر و حیله نهی کرده بود. به همین خاطر مسلم از این روش استفاده نکرد.

2. در تاریخ آمده است که همسر هانی مسلم را قسم داد که این کار را در خانه او انجام ندهد.

3. این کار با روش و سیره مسلم سازگاری ندارد؛ چرا که مسلم مردی با تقوا است و در خانه امیرالمؤمنین تربیت شده است.

4. حضرت مسلم وظیفه خود را بیداری امت اسلامی می‌دانست. اما اگر بدون ایجاد این بیداری، اگر عبیدالله را به قتل می‌رساند، شخصی همانند عبیدالله بر سر کار می‌آمد.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 295- 294


13. آیا امام حسین علیه السلام قاتلین خود را می‌آمرزد؟

برخی بر این باورند امام حسین (ع) به دلیل کرم و بخششی که داشت دشمنان و قاتلین خود و یارانش را می‌بخشد.

البته هیچ شکی در بخشندگی امام (ع) نیست. اما آنچه که باید به آن توجه کرد، این است که بخشندگی و رحمت امام شامل دوستان خداست نه دشمنان خدا.

در واقع دشمنان خدا و اهل بیت (ع) با اعمالی که انجام دادند، خود را مشمول غضب الهی کرده اند.

امام باقر علیه السلام فرمودند: زمانی که جدم امام حسین (ع) کشته شد، تمام ملائکه فریاد برآوردند و گریه کردند و گفتند خدایا آیا غفلت کرده‌ای از کسانی که برگزیده ی تو را می‌کشند؟! وحی آمد که به عزتم سوگند از آنها انتقام می‌گیرم.

علی اصغر رضوانی، واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، ص 59- 56


14. آیا گریه کردن آسمانها و زمین و جاری شدن خون از سنگها در مصائب سیدالشهداء از خرافات است؟

برخی بر این باورند که گریه کردن آسمانها و اجنه بر مصائب امام حسین (ع)  با عقل سازگار نیست و دروغ است.

شاهد بر این مطلب که آسمان ها و زمین در مصیبت امام حسین (ع) گریه کردند، سخنان حضرت زینب سلام الله علیها است که آیا می‌دانید چه هتک و حرمتی کردید؟ و چه خونی ریختید؟ شما کاری کردید که نزدیک است که آسمان و زمین و کوهها از هم متلاشی شود.

در روایت دیگری آمده است: زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، از آسمان خاک قرمز بارید.

از لحاظ عقلی چنین واقعه ای محال نیست. چرا که خداوند بر هر کاری قادر مطلق است: «ان الله علی کل شی قدیر». و اگر کسی امکان وقوع این گونه حوادث را انکار کند، در واقع قدرت خداوند را زیر سوال می‌برد.

در حقیقت می توان گفت وقوع چنین اتفاقاتی در مصیبت امام حسین علیه السلام، خود نوعی معجزه است تا مردم بفهمند که صاحب این مصیبت چقدر بزرگ و دارای مقام بوده است.

بحار الانوار، ج 5، ص 162

احتجاج طبرسی، ج 2، ص 303

کامل الزیاره، ص 90

بزرگترین مصیبت عالم پاسخ به شبهات و تحریفات عاشورا، محمد خادمی شیرازی  62-69


15. آیا جریان اسب امام حسین علیه السلام از خرافات و تحریفات عاشورا است؟

یکی از شبهاتی که در مورد حوادث کربلا وارد شده، این است که هنگامی که اسب، امام خود را تنها دید تعدادی از دشمنان را به درک واصل کرد و بعد خود را به خاک خون امام حسین (ع) آغشته کرد و با این کار خود را به سمت خیمه گاه رساند و خبر شهادت امام را به اهل خیمه داد بعد از آن، بخاطر شهادت امام پشت خیمه ها سر خود را آنقدر بر زمین زد که از دنیا رفت.

اولا نمی‌توان هر کاری را که عقل به علل آن دست نمی‌یابد، انکار کرد جریاناتی در حادثه کربلا پیش آمد که همگی نشان دهنده بزرگی این مصیبت بوده و اینکه این مصائب عادی نیست و برای هر کسی رخ نمی‌دهد.

از نظر عقلی چنین چیزی بعید نیست که اسب امام (ع) این کار را انجام دهد، زیرا اهل بیت (ع) امام بر کل جهان هستی می‌باشند و براساس آیات و روایات، موجودات دارای درک و فهم هستند.

خداوند در سوره حدید می‌فرماید: «سبح لله ما فی سموات و الارض» تمامی آنچه در آسمان ها و زمین هستند خدا را تسبیح می‌کنند.

حدید، آیه 1

بزرگترین مصیبت عالم پاسخ به شبهات و تحریفات عاشورا، محمد خادمی شیرازی، ص 144- 146

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما