مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب پرده‏ پوشى بر ضعف و ناتوانى‏
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

محمدمهدی چگینی هستم. از تاریخ 23 مرداد 1395 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 8 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
پرده‏ پوشى بر ضعف و ناتوانى‏

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ پنج‌شنبه, 11 آبان 02

خود فريفتن به منظور شانه خالى كردن از زير بار عمل و دليل‏ تراشى در برابر كارهايى كه انسان به علت ضعف نفس از انجام آن‏ها خوددارى مى‏كند، يك منشأ روانى دارد؛ كسى كه ثبات و پشتكار در هيچ موردى از خود نشان نمى‏ دهد، دست به هر اقدامى كه مى ‏زند آن را ناتمام مى‏ گذارد و يا از روبه‏ رو شدن با مشكلات زندگى طفره مى‏ رود؛ براى اين نقص روحى خود پيوسته عذر و بهانه مى‏ تراشد و از اين‏رو نفس خود را فريب مى ‏دهد. 

امام على- عليه السلام- فرمود: «قد يكذب الرجل على نفسه عند شدة البلاء بما لم يفعله‏[1]؛ 

چه بسا انسان هنگام برخورد با گرفتارى و مشكلات، وقتى كه مى‏ خواهد شانه از زير بار عمل خالى كند، به خود دروغ مى‏ گويد و نفس خويش را فريب مى‏ دهد». 

اين مطلب، امروز از نظر علمى به اثبات رسيده است و روان‏شناسان درباره آن چنين مى‏ گويند: «وقتى شخصى از عهده كارى برنمى ‏آيد و شغل خود را رها مى‏ كند و شغل ديگرى قبول مى‏ نمايد، چنين استدلال مى‏ كند: فكر كردم كه در اين شغل بهتر مى‏ توانم به مردم و كشورم خدمت كنم». 

در صورتى كه حقيقت غير از اين است؛ او چون لياقت و اهليت آن كار را نداشته، شغلش را تغيير داده؛ بشر براى اعمال خويش دلايل و براهين مى‏ آورد و مى‏ كوشد كه كارهاى خود را درست و صحيح جلوه دهد. 

 استدلال غير واقعى، مانند هر عمل دفاعى، يا علامت شكست است و يا اين‏كه شخص، راه روبه‏ رو شدن با مشكل را نياموخته است؛ اشخاصى كه كمبودهاى روشن و صريح دارند، به استدلال غير واقعى متوسل مى ‏شوند، آنچه كه اين افراد بايد انجام دهند، تشخيص نقايص خود و سعى در معالجه آن‏هاست؛ وقتى كه ما شكست مى‏ خوريم، روان ناخودآگاه ما، يأس و دل‏مردگى را زنده نگه مى‏ دارد و ما را وادار به استدلال غير واقعى مى‏ كند. بهتر آن است كه به يأس و حرمان خود اذعان كنيم و سعى نماييم كه خود را در فائق آمدن بر مشكل تقويت كنيم و شكستى را كه نتيجه عدم كوشش ما بوده است، فراموش كنيم و به خاطر داشته باشيم كه براى دفعات آينده از تجربه شكست استفاده نماييم. 

 از مشكلات و معضلات فرار كردن راه چاره نادرستى است؛ زيرا براى مدتى قليل، اين نيرنگ مؤثر است و به زودى، درد و بيمارى و ضعف و ناتوانى بازگشت مى ‏كنند؛ وقتى شخص در مقابل مشكلى واكنش نشان مى‏ دهد، بايد از خود بپرسد: آيا من خود و ديگران را گول مى‏زنم؟ آيا من به استدلال غير واقعى توسل جسته ‏ام؟ چه بايد بكنم تا از روى صداقت مشكل خود را حل كنم؟ تنها حرف زدن درباره موضوع كافى نيست؛ بلكه بايد قدم مؤثرى برداشت و براى حل مشكل وقت صرف كرد و به عذر و بهانه دفع الوقت ننمود؛ استدلال غير واقعى ناپسند است؛ زيرا يك نوع كوشش ناآگاهانه براى فريب دادن خود و ديگران مى‏باشد. شخص بايد با حقيقت روبه‏رو شود و صواب و ناصواب را تشخيص دهد و درصدد پيدا كردن راه حل مشكل برآيد».[2]  

براى اين‏كه هركس در شرايط سخت و بحرانى دچار يأس و نااميدى شكننده‏اى نشود، امير مؤمنان على (ع) توصيه مى‏ فرمايد كه در پيچيده ‏ترين و دشوارترين مراحل گرفتارى هم نبايد از مشكلات فرار كرد و روح اميدوارى را از دست داد: «عند تناهى الشدائد يكون توقع الفرج‏[3]؛  

هرگاه سختى و گرفتارى به اوج و نهايت خود رسيد، بازهم بايد اميد گشايش و پيروزى داشت». «عند تضايق حلق البلاء يكون الرخاء[4]؛ 

حلقه ‏هاى زنجير گرفتارى همين‏كه تنگ شد، آسايش فرا مى‏رسد». شكيبايى در برابر مصايب يكى از تعاليم پيامبران الهى براى تربيت نفوس بشرى است. به عرض يكى از پيامبران الهى رساندند كه پيرزنى يگانه، فرزند شايسته و لايق خود را از دست داده و از فشار اين مصيبت جانكاه نزديك است كه قالب تهى كند. از مقام و منزلت نبوت دور نباشد كه با اندرز و سخنان ملاطفت ‏آميز خود از رنج درونش بكاهد؛ پيامبر خدا به خانه پيرزن آمد و به اطراف خانه نگاه كرد؛ ديد در گوشه خانه كبوتران لانه كرده ‏اند، از پيرزن پرسيد: آيا در خانه شما اين كبوتران جوجه مى‏ گذارند؟ پاسخ داد: آرى. فرمود: آيا تمام اين جوجه ‏ها به مرتبه كمال مى ‏رسند؟ زن جواب داد: برخى از آن‏ها را سر مى‏ بريم و از گوشتشان استفاده مى ‏كنيم. فرمود: آيا جلو چشم مادرشان اين كار را انجام مى‏ دهيد؟ گفت بلى. 

 فرمود: آيا با اين حال از شما قطع علاقه كرده و از پيرامونتان پراكنده مى‏شوند؟ گفت: هرگز. چون سخن به اينجا رسيد، فرمود: «اى زن مراقب باش كه در پيشگاه خداوند و در برابر اراده او از اين كبوتران كم‏تر نباشى، كه پيش چشم آن‏ها جوجه‏ ها را سر مى‏ برى، باز هم از خانه شما دورى و هجرت نمى ‏كنند، در حالى‏ كه اين عمل تنها براى خودت مفيد است و از آن نفعى عايدت مى‏ گردد؛ ولى هيچ سودى به حال آن‏ها ندارد، اما در حقيقت مرگ فرزندت به مصلحت تو و فرزند تو است.

 زن با شنيدن اين سخنان يكباره حالش دگرگون شد، انقلابى سخت در روحيه‏ اش پديد آمد و در پيشگاه خدا به سجده افتاد و زبان به اعتذار گشود و يكباره، بار اندوه و غم جانكاه را از دل خويش بيرون نهاد. كدام نيرو، جز ايمان قادر خواهد بود قلب جريحه‏ دارى را طى چند جمله اين‏چنين التيام دهد و به آن آرامشى وصف‏ناشدنى ببخشد؟ 

[1] ( 2). غرر الحكم، ص 537.

 [2] ( 1). روان‏شناسى براى زيستن، ص 189- 194. [3] ( 1 و 2). غرر الحكم، ص 489. [4] ( 1 و 2). غرر الحكم، ص 489.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما