در شرایطی قرار داریم که تورم از یک طرف و رکود از طرف دیگر باعث شده عده زیادی از مردم و به خصوص جوانان از داشتن مسکنی در خور شأن خود محروم باشند و افراد سودجو و دلالها در فضای موجود بیشترین بهره را برای منافع شخصی خود ببرند.
رعایت تقوا و انصاف و حلال و حرام هم که برای اینجور آدمها شاید اصلاً مهم نباشد و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد رسیدن به سود خود هست حالا به هر طریقی میخواهد باشد و هر کسی به فکر خود است و در فضایی که برنامه جامع و مدونی وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد بیشتر در جهت افزوده شدن دارایی ثروتمندان است، به دنبال پُر کردن جیب خود هستند و این وسط هم دارند مردم زیر دست و پای مرفهین بی درد لگدمال میشوند.
اگر بخواهیم راجع به معظل مسکن صحبت کنیم که این قصه سر دراز دارد ولی ما در این نوشتار بیشتر در صدد آن هستیم که راهکاری ساده و عملیاتی ارائه دهیم تا بلکه دلسوزان و افرادی که درد مردم براشون مهم است قدری مطالعه روی این مسائل داشته باشند و روی راهکار ما فکر کنند به امید اینکه اجرایی بشود و اگر مردم را نمیتوانند خانهدار کنند لااقل تا حد ملموسی از بار سنگین اجاره نشینی بکاهند.
دولت میتواند شروع کند خانه هایی را به طور انبوه در شهرهای مختلف کشور بسازد و آنها را با یکسوم قیمت بازار به مردمِ بیمسکن که با حقوق یک قران دوزار سالها در آرزوی خانه هستند و نیز جوانانی که در پنج شش سال اول زندگی مشترک خود هستند و توان خریدن خانه ندارند به مدت پنج تا ده سال اجاره بدهد تا هم درآمدی هر چند اندک ولی در دراز مدت دارای سود اقتصادی قابل قبول و درآمدزا برای دولت فراهم کند و هم با این روش مرفهین بی درد و صاحبخانههایی که بی انصاف هستند و دلالها را مجبور کنند قیمت خودشان را پایین بیاورند و هم با ساخت و ساز انبوه قدم مؤثّر و کارآمدی در اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم در عرصۀ مسکن _ که در بیشتر کشورها صنعتی پولساز و اشتغالزا است _ کمک کنند. البته این امر نیاز به غیرت ملی و عظم و ارادۀ واقعی دارد
مسائلی مثل بیخانه بودن، بیکاری، گرانی و توّرم از مسائل اساسی و فلجکنندۀ زندگی و امید مردم است و در همۀ عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تأثیر مخرّب خود را میگذارد و با کمبود اشتغال و نداشتن امنیت شغلی و درآمد پایین قشر متوسط به پایین جامعه نمیتواند خانه بخرد و رفاه اجتماعی به طبع آن کم میشود و روی تعداد فرزندآوری و سلامت جسمی و روحی جامعه اثر منفی میگذارد و باعث میشود هر کسی بگوید خودم از زن و بچه هم واجبتر هستم و وقتی خودم گُشنه هستم مگر دیوانهام که ازدواج کنم و زیر بار قرض و بدهی و بدبختی و اجارهنشینی و پوشک و دوا و دارو بروم. لذا لازم است که دولتمردان بالاخره در یک زمینه خودی نشان بدهند و لااقل یکی از معضلهای جامعه را حل کنند وگرنه مردم به چشم یک دولت ناکارآمد و بیعرضه به آنها نگاه میکنند و آنها را نخواهند بخشید و یقۀ آنها را در روز رستاخیز که رازهای درون آشکار میشود(1) حلال نخواهند کرد.
حتماً لازم نیست که مجبور باشیم توی بیابانهای اطراف شهرها برای مردم خانه بسازیم که خود رفت و آمد آنها و تأمین امکانات رفاهی و هزینههای رفت و آمد و مصرف بنزین و آلودگی هوا افزایش یاد و تبدیل به معضل جدیدی شود، بلکه داخل شهر الی ما شاء الله بافتهای فرسوده و خانههای با عمر بالا فراوان است که با تدبیری میتوان هم به نفع مالکان آنها و هم به نفع سایر مردم استفاده کرد؛ مثلاً میتوان در قبال دریافت زمین و خانۀ فرسودۀ آنها، به آنها دو واحد نو و تازهساخت داد، به علاوۀ اینکه چندین واحد تازهساخت در همان زمین ایجاد کرد و به سایر مردم داد که در قابل قراردادها و تفاهمنامهها میتوان این کارهار را عملیاتی نمود.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
کلیدواژهها: مسکن. معضل. راه حل.
--------------------------------------------
پینوشتها:
1- اشاره به آیۀ شریفۀ *یوم تبلی السرائر* (طارق/ 9)