خرداد به نیمه رسیده است و رنگی از غم به خود گرفته وچشم انتظار حادثه ای بزرگ است
تمام ملت با چشمی گریان لب به دعا گشوده و زمزمه کنان ” امن یجیب ” می خوانند
نفس ها در سینه حبس شده
و چشم ها به روح خدا دوخته شده است
همه به تکاپو افتاده اند
اما این بار عابد بال های خود را گسترانده و آماده پرواز به سوی معبود است
گویا بدجور دلتنگ آغوش یار است
و در دل می گوید: سال ها می گذرد حادثه ها می آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
آن قلب دیگر نای تپیدن ندارد
و خط های صاف دستگاه که هوش و حواس را از سر حاضران می برد
و صدای فریادها و اشک ها
و دست هایی که بر سر می زدنند
و مانند فرزند پدر از دست داده شیون و زاری می کردند
و اما آن روح بزرگ با آرامش خاطر و در کمال اطمینان چشم به روی این دنیای ظلمانی بست و یاران را از غم هجران خود لبریز کرد
غمی که بیشتر بر چهره سید احمد، فرزند انقلاب نشسته بود
و صورتی پر از اشک که بر صورت پدر می گذاشت و با چشمان خود نظاره گر عروج آن روح خدا بود.
روز 14خرداد طوفانی از غم و اندوه بر مردم فرود آمد و چشم ملت ایران در این مصیبت بزرگ گریست و خون شد
امام خمینی(ره) همچون خورشیدی بود که بر آسمان دنیا تابید و نور وجودش را همه جا فرا گرفت
با روح الهی اش به این انقلاب روح تازه ای داد
انقلابی که با نفس امام و از دل این ملت جوشید
خورشید تابان سرانجام غروب کرد و آسمان دل ها از غمش تاریک شد
اما یادش در دل ها ماند و تا نفس در سینه این ملت است یادش باقی خواهد ماند
قد سنم به این خاطرات نمی رسد
و 6سال بعد از روز واقعه و در ماه خرداد پا به دنیا می گذارم، اما با تمام وجود این داغ بزرگ را حس می کنم و خوشحالم که روح انقلابی که با نفس امام و اراده خدا انجام شد در جان هایمان جاریست.
در بیست و نهمین سالگرد ارتحال ملکوتیتان دلتنگی بر قلب هایمان چنگ می زند و نامتان را فریاد می زند
اما من می دانم که پهلوانان نمی میرند
و شما پهلوان دل های انقلابی ما خواهید ماند.
(مریم کنعانی هرندی)
التماس دعا