مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب پول خرد
امتیاز کاربران 5

تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر سایر

صدف هستم. از تاریخ 20 فروردین 1397 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر سایر تولیدگر گرافیک توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 152 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
پول خرد

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

هنوز خورشید درست بالا نیامده بود. سمیه همراه مادر شوهر به طرف آزمایشگاه، پیاده به راه افتادند. به میدان رسیدند. سوار تاکسی شدند. مادر حمید خواست کرایه را حساب کند. دستش را داخل کیفش برد و یک اسکناس بیرون آورد. راننده پول خرد خواست. سمیه با چند سکه ای که از قبل آماده کرده بود، کرایه را حساب کرد.

وقتی پیاده شدند، مادر حمید حسابی کیفش را گشت. سکه ای پیدا کرد. به سمیه داد و گفت:«حداقل کرایه خودم را حساب کنم.» سمیه هر چه اصرار کرد. فایده نداشت و مادرشوهر پول را پس نگرفت.

سمیه بعد نهار قضیه کرایه را برای حمید تعریف کرد و گفت:«مامان به خاطر من آمده بود. حتماً کرایه را ببر و پس بده.»

حمید خنده ای کرد و گفت:«آدم گاهی وقت ها باید جلو بزرگترش کم بیاورد. تو باید این پول رو بدون چون و چرا قبول می کردی. چون بزرگترها دوست دارند جلو کوچکترها کم نیاورند. کوچکترها گاهی برای اینکه بزرگترها شکسته نشوند و سرخورده نگردند باید کوچکی کنند.»

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما