دعاى روز اول اللهمَ اجْعلْ صِيامي فيه صِيام الصّائِمينَ وقيامي فيهِ قيامَ القائِمينَ ونَبّهْني فيهِ عن نَومَةِ الغافِلينَ وهَبْ لي جُرمي فيهِ يا الهَ العالَمينَ واعْفُ عنّي يا عافياً عنِ المجْرمينَ .
"خدايا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى و قيام و عبادتم در آن قيام شب زنده داران و بيدارم نما در آن از خواب بى خبران و ببخش به من جنايتم را در اين روز اى معبود جهانيان و در گذر از من اى بخشنده جنايات کاران ."
قال الباقر عليه السلام: بنى الاسلام على خمسة اشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه.
امام باقر عليه السلام فرمود: اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبرى اسلامى).فروع كافى، ج 4 ص 62،
تقوا چيست ؟ معمولا چنين فرض ميشود که تقوا يعني « پرهيزکاري » و به عبارت ديگر تقوا يعني يک روش عملي منفي ، هر چه اجتناب کاري و پرهيزکاري و کناره گيري بيشتر باشد تقوا کاملتر است . طبق اين تفسير اولا تقوا مفهومي است که از مرحله عمل انتزاع ميشود ، ثانيا روشي است منفي ، ثالثا هر اندازه جنبه منفي شديدتر باشد تقوا کاملتر است . به همين جهت متظاهران به تقوا براي اينکه کوچکترين خدشهاي بر تقواي آنها وارد نيايد از سياه و سفيد ، تر و خشک ، گرم و سرد ، اجتناب ميکنند و از هر نوع مداخلهاي در هر نوع کاري پرهيز مينمايند . شک نيست که اصل پرهيز و اجتناب يکي از اصول زندگي سالم بشر است ، در زندگي سالم نفي و اثبات ، سلب و ايجاب ، ترک و فعل ، اعراض و توجه توام است . با نفي و سلب است که ميتوان به اثبات و ايجاب رسيد ، و با ترک و اعراض ميتوان به فعل و توجه تحقق بخشيد. براي کسب تقوا اگر نيروي روحاني تقوا در روح فردي پيدا شود ضرورتي ندارد که محيط را رها کند ؛ با چنين شاخصه اي شخص مي تواند بدون رها کردن محيط خود را پاک و منزه نگه دارد . نهج البلاغه تقوا را به عنوان يک نيروي معنوي و روحي که بر اثر ممارست و تمرين پديد ميآيد و به نوبه خود آثار و لوازم و نتائجي دارد و از آن جمله پرهيز از گناه را سهل و آسان مينمايد ، طرح و عنوان کرده است . تقوا به معناي آن ملکه مقدس است که در روح پيدا ميشود و به روح قوت و قدرت و نيرو ميدهد ونفس اماره و احساسات سرکش را رام و مطيع ميسازد . تقوا غير از ترس و غير از اجتناب از معاصي است. تقواي الهي سبب اجتناب از معاصي و سبب ترس از خدا ميشود . لازمه تقوا و ضبط نفس ، افزايش قدرت اراده و شخصيت معنوي و عقلي داشتن است . آن کس که بر مرکب چموش هوا و هوس و شهوت و حرص و طمع و جاهطلبي سوار است و تکيه گاهش اين امور است زمام اختيار از دست خودش گرفته شده و به اين امور سپرده شده، ديوانه وار به دنبال اين امور ميدود ، ديگر عقل و مصلحت و مال انديشي در وجود او حکومتي ندارد ، و اما آنکه تکيه گاهش تقوا است و بر مرکب ضبط نفس سوار است عنان اختيار در دست خودش است و به هر طرف که بخواهد در کمال سهولت فرمان ميدهد و حرکت ميکند. « تقوا در دنياي امروز براي انسان به منزله يک حصار و بارو و به منزله يک سپر است و در فرداي آخرت راه بهشت است » (خطبه 189 نهج البلاغه) در واقع تقوا پناهگاهي بلند و مستحکم است که دشمن قادر نيست در آن نفوذ کند ؛ تقوا نيروئي است روحي ، نيروئي مقدس و متعالي که منشاء کششها و گريزها مي شود ، کشش به سوي ارزشهاي معنوي و فوق حيواني ، و گريز از پستيها و آلودگيهاي مادي . اميرالمؤمنين ميفرمايد : « اشجع الناس من غلب هواه » ؛ « از همه مردم شجاعتر کسي است که بر هواي نفسش غالب باشد » ؛ پس روح تقوا همان خود نگهداري است . و کلام آخر اينکه تقوا يعني اينکه انسان بتواند بر نفس خود در حدي مسلط باشد که بواسطه آن بتواند بر ترس ، بخل، حسد ، خشم ، طمع ، و حرص خود مسلط شود . اين تقواي واقعي است .تقوي و ترس از خدا بهترين توشه آخرت است .( غررالحکم ، صفحه 32) • تقوا ظاهرش شرافت دنيا و باطنش شرافت آخرت است .( غررالحکم ، صفحه 51) • اگر دوست داري تو نيز از حزب خداوند که پيروزند باشي از خداوند سبحان بترس و تمام کارهايت را بخوبي انجام بده زيرا خداوند با کساني است که تقوي داشته باشند و اعمال نيک انجام دهند.(غررالحکم ، صفحه 85) • دو صفت اند که خداوند سبحان اعمال (بندگان) را قبول نمي کند مگر بوجود آن دو که عبارتند از تقوي و اخلاص(غررالحکم ، صفحه 204) • اگر آسمانها و زمين بر بنده اي تنگ گيرند سپس آن بنده از خداوند بترسد و تقوي پيشه گيرد يقيناً خداوند براي چنين بنده اي از ميان تمام گرفتاريهاي آسماني و زميني راه خروجي قرار دهد و او را از جائي که به گمانش نرسد روزي رساند . (غررالحکم ، صفحه 262) • سرور اهل بهشت پرهيزکارانند.( غررالحکم ، صفحه 192) يکي از کليدهاي بهشت تقوي و پرهيزکاري است که از جمله آيه 63 سوره مريم بعد از اشاره به باغهاي جاويدان بهشت و بخشي از نعمت هاي آن مي فرمايد : « اين همان بهشتي است که ما به ارث به بندگان پرهيزکار خود بخشيديم . همچنين بنابر آيه 13 سوره حجرات مي دانيم در نظام ارزشي اسلام ، تقوي موقعيت بسيار والايي دارد . در آيات فراواني از قرآن مجيد ، تقوي در حقيقت به عنوان کليد بهشت شناخته شده و مي دانيم تقوي به معني خويشتن داري و پرهيز از گناهان و هرگونه تخلف در برابر فرمان خدا و حق و عدالت است . يا به تعبير ديگر آن حالت خداترسي باطني و کنترل دروني است که انسان را از هرگونه آلودگي باز مي دارد ، يعني چنان مفهوم جامعي دارد که انجام همه وظايف الهي اخلاقي انساني را فرا مي گيرد .