هر انتخابی بسته به پیامدها و نتایجی که با خود به همراه میآورد، از درجهای از اهمیت برخوردار است. برای مثال، انتخاب اسم برای فرزند، به خاطر همراهی و تأثیر بلند مدتش بر زندگی و آینده او، از انتخاب کفش در یک فروشگاه مهمتر است. یا انتخاب همسر، از انتخاب خانهای که میخواهیم بخریم مهمتر است. به همین ترتیب، هر چقدر طول، عرض و عمقِ تبعات و پیامدهای موضوعی که می خواهیم درباره آن دست به انتخاب بزنیم بیشتر باشد، حساسیت ما در مورد آن و نیز اهمیت انتخاب ما بیشتر میشود.
برای این که بتوانیم در مورد هر موضوعی بهترینها را انتخاب کنیم باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
1. آگاهی: نقش آگاهی برای انتخاب کردن مانند نقش هوا برای زنده ماندن است. به عبارت دیگر بدون آگاهی نمیتوان انتخاب درستی انجام داد.
2. اراده آزاد: واقعیت این است که ما هیچگاه از تأثیر محیط بر خودمان آزاد نیستیم. در این شرایط مؤثرترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم این است که از این تأثیرات آگاه بشویم و سعی کنیم بفهمیم که آنها چطور میتوانند بدون اینکه ما مطلع باشیم انتخاب ما را تحت تأثیر قرار بدهند.
3. معیار: داشتن معیار به شما کمک می کند تا با احتمال موفقیت بیشتر به انتخابی که برآورده کننده هدف و نیازتان است دست پیدا کنید.
4. حاکمیت منطق: یک انتخاب درست، انتخابی است که بر اساس عقل و منطق انجام شده باشد و نه بر مبنای هیجانها.
5. آیندهنگری: یکی از مهمترین شاخصههای عقل، آیندهنگری است یعنی شما همین حالا سعی کنید آثار و نتایج آتی انتخاب هر گزینه را تصور کنید.