ظهور کمالات با چله نشینی به ما هم می گویند که «کُونوا کَالحَیَّۀِ»: مثل مثار باشید! یعنی شما هم در طول حیاتان همانند مار چله ای داشته باشید تا که پوسته و قشر حیات مادی شما افتاده و صورت زیبای باطنتان به ظهور بیاید، در هر عملی باید چهل روز کوشیده و بر آن مداومت داشته باشیم ، تا آن عمل در وجود ما به ملکه ثابت نفسانی تبدیل شده و آثار آن در جانمان رسوخ کند . در دسته ای از روایات بر «چهل روز» به عنوان دوره کمال برخی امور , تاکید شده است، به عنوان مثال در برخی متون روایی , نطفه انسان پس از انعقاد, یک دوره چهل روزه را طی می کند تا اینکه در مرحله دوم با طی یک دوره چهل روزه دیگر به صورت علقه و سپس با طی دوره چهل روزه سوم به صورت مضغه در می آید، پس از این سه دوره , جنین به سن چهارماهگی می رسد و استعداد دمیده شدن روح را به دست می آورد ؛امام باقر علیه السلام در این باره فرمود : « إِذا وَقَعَتِ النُّطفَةُ فِی الرَّحِمِ استَقَرَّت فیها اربعین یَوما، وتَکونُ عَلَقَةً اربعین یَوما، وتَکونُ مُضغَةً اربعین یَوما، ثُمَّ یَبعَثُ اللّهُ مَلَکَینِ خَلّاقَینِ فَیُقالُ لَهُما: اخلُقا کَما یُریدُ اللّهُ ... » ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج6، ص: 16) چون نطفه در رحم افتد چهل روز بماند و چهل روز علقه شود، و چهل روز مضغه، سپس خدا دو فرشته خلاق را بفرستد و بآنها گفته شود بیافرینید چنان که خدا خواهد، هم چنین از دوران چهل روزه در داستان عالم ذر و در خصوص خلقت آدم علیه السلام نیز سخن به میان آمده است. بدین مضمون که « أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبَضَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابِ التُّرْبَةِ الَّتِی خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ علیه السلام فَصَبَّ عَلَیْهَا الْمَاءَ الْعَذْبَ الْفُرَاتَ ثُمَّ تَرَکَهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ثُمَّ صَبَّ عَلَیْهَا الْمَاءَ الْمَالِحَ الْأُجَاجَ فَتَرَکَهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً » (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 7)خدای متعال در خلقت آدم علیه السلام ابتدا خاک با آ ب شیرین و گوارا مخلوط و چهل روز به حال خود رها شد و سپس با آب شور بر آن ریخته شده و دوباره تا چهل روز به حال خود رها شد. ، هم چنین در بخشی از روایات تاکید شده که چنانچه کسی تا چهل روز کارهای خود را برای خدا انجام دهد و اغراض غیر الهی در اعمال او نباشد چشمه های حکمت از قلبش به طرف زبانش جاری می شود . «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ »(عدة الداعی و نجاح الساعی، ص: 232)کسى که چهل روز خود را براى خدا خالص کند، خداوند متعال چشمههاى حکمت را از قلب او بر زبانش مى جوشاند، این دست روایات اشاره به وجود ظرفیتی در انسان دارند که بر اساس آن با تکرار یک عمل یا حالت در چهل روز , روانش از آن عمل, رنگ و جان دیگری می گیرد و شخصیتش با آن همسو می شود، بنابراین مثلا اگر بخواهیم اخلاق نیکو در خود ایجاد کنیم باید چهل روز به انجام محاسن اخلاقی مداومت بورزیم تا حسن خلق در ما نهادینه شود یا آن که اگر بخواهیم در وادی محبت قدم برداریم باید چهل روز بر انجام اعمال از روی محبت تمرکز کنیم ، وقتی چهل روز برای خدا این گونه رفتار کردیم عملمان کامل شده و ثمره آن که تکمیل انسانیت و ظهور کمالات در وجودمان است را خواهیم دید ! چله نشینی برای تحصیل حسن خلق یکی از زیبایی های اخلاقی که می توان آن را با تمرین بدست آورد حسن خلق است. بعضی افراد از ابتدای حیاتشان در شرایط خانوادگی و اجتماعی مطلوبی قرار گرفته اند و به همین دلیل از کودکی با حسن خلق بزرگ شده اند ، این یک نعمت بزرگی الهی و فضیلتی ارزشمند است ، خوشا به حال ایشان ! اما نوع انسانها این گونه نیستند و اکثریت در محیط های خانوادگی و اجتماعی نامطلوب تولد و پرورش یافته اند اما این امر توجیه و دلیل برای تحصیل نکردن محاسن اخلاقی نیست ، بلکه همه باید در مسیر کسب زیبایی های اخلاقی زحمت کشیده و تلاش کنند ، تحصیل محاسن اخلاقی برای اکثریت افراد بشر اکتسابی است و کمترین مقدار آن با مداومت بر خلق های نیکو در بازه زمانی چهل روز حاصل می شود بنابر این چهل روز حسن خلق داشته باش که آن تمام دین است، در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله این گونه وارد شده است که حسن الخلق وعاء و ظرف دین است: «الخُلقُ وِعاءُ الدِّینِ»(کنز العمّال : ۵۱۳۷ ( اخلاق ظرف دین است . یعنی دین را باید در درون حسن خلق پیدا کرد. این نکته بسیار عجیبی است که از اهمیت حسن خلق خبر می دهد ! در حدیث داریم مردی اعرابی آمد خدمت رسول اکرم و جلوی پیغمبر نشست،عرض کرد دین را برایم تعریف کن: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الدِّینُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ عَنْ یَمِینِهِ فَقَالَ مَا الدِّینُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ قِبَلِ شِمَالِهِ فَقَالَ مَا الدِّینُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ وَرَائِهِ فَقَالَ مَا الدِّینُ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِ وَ قَالَ أَمَّا تَفَقُّهُ الدِّینِ هُوَ أَنْ لَا تَغْضَبَ» (مجموعة ورام، ج1، ص: 89، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص: 393)شخصى خدمت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله رسید و روبروى حضرت قرار گرفت، سؤال کرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. سپس از طرف راست حضرت آمد عرض کرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق. از طرف چپ آمد عرض کرد دین چیست؟ فرمود حسن خلق.از پشت سر حضرت آمد عرضه داشت دین چیست؟ حضرت برگشت بطرف او و فرمود آیا دین را نمى فهمى؟ دین این است که غضب و خشم نکنى. حضرت صلی الله علیه و آله در پاسخ سوال آن شخص که دین چیست؟ حقیقت دین چیست؟ فرمود :«حُسْنُ الْخُلُقِ » ! آن فرد تعجب کرده و باورش نمی شد که دین حسن خلق باشد !! و به همین دلیل سوالش را چنیدین بار تکرار کرد . خدا می داند که اگر مثل مار که برای پوست انداختن چهل روزعزلت می گزیند از صفات زشت خود را دور کنیم چه می شود ! اگر چهل روز با مراقبه از اخلاق بد دوری کردیم ،بعد از آندر عالم حسن خلقمتولد می شویم ، اگر یک حسن خلق در وجود ما متولد شود به این می گویند متخلق شدن به زیبایی اخلاقی! باید همت کرد ! به سخن دانی نیست ! . زشتی ها را سر ببر تا به حیات برسی پس ای دوست همت کن تا تو هم چهل روز از تک تک زشتی های اخلاقی ببری ، تولدی دوباره یافته و جوان شوی! حال کسی که تلاش می کند چهل سال عاشقانه برای خدا زندگی کند، تنها خدا می داند که او چه می شود؟ او نه تنها جوان می شود بلکه اصلا نمی میرد: هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثـبـت اسـت بر جریـده ی عـالـم دوام ما (دیوان حافظ - غزل شماره 11) پس اگر انسان دائما خصلت های زشت را برای لقاء و وصال حقیقت عالم هستی ، خدای متعال سر ببرد و اخلاق نیک را در جان خود زنده کند در نهایت حی شده وحیات طیبه پیدا می کند، آنان خود را در میدان جهاد اکبر میرانده اند و لذا به حیات اکبر ابدی رسیده اند ﴿لا تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ﴾ (سوره آلعمران، آیه 169) (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. انسانی که این چنین زنده و حی شده به هرجا که وارد شود زنده می کند و مظهر اسم محیی خدای متعال می شود، انشاء الله خداوند به همه ی ما توفیق بدهد و از این معانی به همه ی ما بچشاند: هلـه نـومیـد نـبـاشـی کـه تـو را یـار بــراند گـرت امـروز بـرانـد نـه کـه فردات بـخوانـد در اگر بـر تو ببـنـدد مـرو و صـبر کـن آن جا ز پـس صــبر تـو را او بـه سـر صـدر نشـاند و اگـر بـر تو بـبـنـدد همـه ره هـا و گـذرهـا ره پنـهـان بنـمایـد کـه کـس آن راه نـدانـد هله خاموش که بیگفت از این می همگان را بـچشـانـد بـچشـانـد بـچشـانـد بـچشـانـد (دیوان شمس- غزل شماره 765) به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
=================
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
چله نشینی برای کسب فضائل اخلاقی-قسمت اول