مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب چهارشنبه‌های سفید و فردوسی ؛قسمت دوم
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
چهارشنبه‌های سفید و فردوسی ؛قسمت دوم

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

-نمیدونم دخترم منم تعجب کردم ازین کار. شاید هم حواسشون نبوده و روسری از سرشون افتاده!
از سر کنجکاوی به سمت مقبره رفتیم تا ببینیم این خانم‌ها چکار می‌کنند؟!
با دخترهایم به سمت جایی که آن چند خانم ایستاده بودند حرکت کردیم. فاطمه به طرف خانم‌ها رفت و گفت:
ببخشید بنظرم بخاطر بادی که می‌وزد روسری از سرتان افتاده است می‌شود بپوشید؟! ممنون
چقدر ازین کار دخترم خوشم آمد ماشاءالله که انقدر مؤدب و محترمانه به آنها تذکر داد.

در همین حین یکی از خانم‌ها که متوجه دخترانم شده بود با هیجان گفت:
خانم‌ها ببینید این‌ها سه قلو هستن چقدر شبیه‌اند؟!
خانم‌های دیگر هم که متوجه دخترانم شدند به سمت آنها آمدند و ذوق کنان به آنها نگاه می‌کردند و دنبال تفاوت چهره در آنها بودند.
فاطمه مجدد حرفش را تکرار کرد، یکی از آن خانم‌ها که از تکرار حرف فاطمه، لبخند روی لبش ماسید. رو کرد به فاطمه و گفت:
-خانم کوچولو باد روسری را از سر ما برنداشته خودمان برداشتیم

دیگر خانم‌ها هم برایش دست و سوت زدند و یکدیگر را تأیید کردند
زهرا: چرا روسری رو از سرتون برداشتید؟!
خانمی که الهه صدایش می‌کردند گفت:
-چون یک زن ایرانی‌ام
مرضیه: مگه زن ایرانی باید بی حجاب باشه؟!
الهه: آره پس مثل تو؟! چیه دختر، این لچک رو روی سرت انداختی چادر مال عرب‌هاست یک زن ایرانی آزاد هست نه در قید و بند این آداب و رسوم اعراب

زهرا: شما چقدر از زن ایرانی می‌دونید؟!
این بار خانمی که مانتو و روسری قرمز رنگی داشت و سیمین صدایش می‌کردند جواب داد و گفت:
-میگم شما سه قلوها همیشه انقدر سؤال می‌کنید؟!
مرضیه: مگه سؤال کردن ایراد داره؟!
الهه: باشه اصلاً بیا بشینیم با این سه تا خانم کوچولو حرف بزنیم. نظر شما خانم‌ها چیه؟!
خانم‌های دیگر هم قبول کردند و در گوشه‌ای از باغ نشستند. یکی از خانم‌ها رو کرد به من و گفت:
-شما مادر این دخترا هستید؟!
-بله چطور؟!

ادامه دارد....


------------------------------------------------------------------------------------------------------

لینک مطالب مرتبط:

چهارشنبه‌های-سفید-و-فردوسی-قسمت-چهارم

چهارشنبه های سفید و فردوسی ؛قسمت پنجم

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما