فاطمه: شما تمام اطلاعاتتون از زنِ ایران باستان از همین فضای مجازی هست؟!
آیدا: فرض کن آره
فاطمه: خب پس باید بگم شما هیچ معلوماتی در واقع ندارید! هیچی هیچی نه، ولییییی...
خانمها که تعجب کرده بودن گفتن:
-یعنی چی؟!
زهرا: بذارید یه مثال بزنم. شما تا حالا آفریقا رفتید؟
خانمها باز با تعجب به هم نگاه کردند و گفتن:
-نه نرفتیم
زهرا: خب تصور شما از آفریقا چیه؟!
سیمین: یک قارهی فقیر و کثیف و پر از مریضی و ...
زهرا: این تصور از کجاست؟!
سیمین: فضای مجازی، کلاً رسانهها
زهرا: خب حالا اگر برید آفریقا و ببینید تمام چیزایی که شنیدید غلطه اونوقت چی؟
الهه: ای ول راست میگه هااا
زهرا: شما اون تصوری رو از آفریقا دارید، که رسانهها خواستن داشته باشید.
درست مثل همین تصوری که الان شما از زن ایرانی دارید و دارن توی شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی تبلیغ می کنن و جلوه میدن و میگن زن ایرانی بی حجاب بوده، زن ایرانی آزاد بوده، زن ایرانی بی قید و بند بوده و ...
خانمها ساکت شده بودن و به حرفهای زهرا متعجبانه گوش میکردند بعد از چند لحظه معصومه گفت:
-ما اصلاً کار به فضای مجازی نداریم پس فکر کردی چرا اومدیم پای مقبره فردوسی؟! اصلاً شما تا حالا شاهنامه خوندید؟!
توی شاهنامه اومده (بذار کتابمو از کیفم دربیارم از روش بخونم) بانوی جنگاور ایرانی «گردآفرید» در جنگ با «سهراب» لباس زره پوشیده و به میدان رفته:
کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کس ندید
بپوشید دِرع سواران جنگ
نبود اندر آن کار جای درنگ
نهان کرد گیسو به زیر زره
بزد بر سر ترگ رومی گره
فاطمه: احسنت، زن ایرانی حتی اگر در میدان جنگ هم میرفته باز هم حجاب داشته خودتون جواب خودتون رو دادید ببینید همین شعری که شما خوندید گفت چی؟!
نهان کرد گیسو به زیر زره
بزد بر سر ترگ رومی گره
(گیسو رو نهان کرد)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع
شاهنامه فردوسی، ص۴۵۹ - بیت ۱۶۶۴۵
ادامه دارد ...
لینک مطالب مرتبط:
چهارشنبههای سفید و فردوسی ؛قسمت دوم
چهارشنبه های سفید و فردوسی ؛قسمت پنجم