مسجد ساکت بود . فقط صدای ذکر گفتن حاج آقای احمدی شنیده می شد . نماز جماعت را با آرامش و تمئنیه خاصی اقامه می کرد . رکوع و سجودش برای کسانی که اولین بار میهمان مسجد ما بودند ، کمی طولانی به نظر می آمد . رکعت دوم نماز ظهر بودیم ، "بسم الله الرحمن الرحیم " و سکوت اخفات نماز ظهر ...
هنوز سوره حمد حاج آقا تمام نشده بود که ، صدای نوزادی از پشت پرده ، سکوت مسجد را شکست . سرعت قرائت حاج آقا بیشتر شد ، به رکوع و سجودش به سختی می رسیدم . همه متعجب از این که چه اتفاقی افتاده ، حاج آقای احمدی ایندر نماز را سریع به پایان برد . رو به جمعیت کرد و گفت روزى پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر را با مردم به جاى آوردند و دو ركعت پايانى نماز را با شتاب خواندند. چون نماز پايان يافت، مردم به آن حضرت عَرض كردند: آيا در نماز اتفاقى رخ داد؟ پيامبر صلي الله عليه و آلهفرمودند: مگر چه شده است؟ عرض كردند: دو ركعت پايانىِ نماز را با شتاب خوانديد. پيامبر صلي الله عليه و آله به آنان فرمودند: مگر شما فرياد بلند آن كودك را نشنيديد؟ آری ، سیره پیامبر مهربانی اینگونه است .
-------------------------------------------
الكافى، ج 6، ص 48.
#حیات_طیبه
#مهارت_زندگی
#سبک_زندگی_دینی
#سبک_زندگی_اسلامی
#فرزند_صالح
#تربیت_دینی_فرزندان