کوروشپرستی و باستانگرایی
فرقه کوروش_پرستی یا باستان گرایی (آرکائیسم)
قسمت نه
در کتاب های کهن تاریخی و نیز در ادبیات سرزمین ایران نام و نشانی از کوروش وجود ندارد.
در شاهنامه فردوسی که در وصف احوالات شاهان ایرانی سخن گفته شده و از افتخارات اسکندر تعریف و تمجید کرده، در هیچ کجا نامی از کوروش نیامده است.
به گواهی تاریخ تا حدود ۷۰ ،۸۰ سال پیش نام کوروش در ایران رواج نداشته است؛ و مقبره ای به نام او در ایران شناخته شده نبوده است.
واین مقبره کنونی به عنوان مقبره مادر سلیمان معرفی میشده است.(به نقل از فارس نامه نوشته ابن بلخی)
سخنانی که از کوروش گفته می شود برگرفته از آثار مورخان یونانی مانند هرودوت، گزنفون و کتزیاس و هم چنین کتاب های مقدس یهودیان است. که همه گزینشی و جهت دار بوده اند.
با ورود فراماسونری به ایران و تربیت افرادی با تفکر باستان گرایانه و کوروش ستایانه این تفکر رواج پیدا کرد. آنها تمدن ۵۰۰۰ ساله ایران را نادیده می گیرند و تمدن ایران را تنها به ۲۵۰۰ سال قبل نسبت می دهند.
"یان استرایس" جهانگرد هلندی که در قرن هفدهم میلادی از پاسارگاد بازدید کرده از مشهد مادر سلیمان به عنوان زیارتگاه نام برده است. و تا سالهای آغازین قرن ۲۰ هنوز عموم مردم از جمله زنان به زیارتش می رفتند و حاجت می خواستند.
به یک باره کمتر از دو قرن قبل، انگلیسی ها این مکان را به عنوان "مقبره کوروش کبیر "کشف کردند.
و جالب است که کاملا اتفاقی! استوانه ای از گل پخته به نام منشور کوروش به دست یک میسیونر مسیحی کلدانی و تبعه بریتانیا به نام "هرمزد رسام" پیدا شد.