گفتمان با مشت ولگد راهی به هلاکت اشک ها ی خود را به سرعت با روسری پاک کرد و گفت: هر شب تا قدرت داشت مرا می زد و هروقت بی کار می شد، با کمربند و دستش بیشتر می زد و همیشه می گفت: اگر من نبودم تو همون لانه موش زندگی می کردی.
یک بار طوری مرا کتک زد که بخاطر شکسته گی دستم و پاره گی دستم توسط چاقو چند روز بیمارستان بستری بودم.
در بیمارستان پدرم گفت: حق نداری از شوهرت شکایت کنی، من آبرو دارم. تقصیر خودت است که صبرت کم است! برو با شوهرت زندگی کن.
به پدرم گفتم: دیگر بخاطر شوهرم در حال روانی شدن هستم، ولی می گویند، اگر شکایت نکنی، پرونده ات به جریان نمی افتد.
شما بگو که چه کار کنم؟ مگر قرار نبود که زن و شوهر در کنار هم سبب آرامش شوند(1)
پس چرا برخی همسران ظلم می کنند؟
ای کاش یقین پیدا میشد که به زودی خداوند سزای اعمال ظالمین را میدهد(2) درمان غضب در صوت آیه اله شجاعی(ره): https://t.me/lobolmizan_ir/1210
پی نوشت ها: 1- وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها؛ از نشانه های من، آفرینش زوج هایی است که تا به وسیله آن آرامش یابید. سوره روم،21
2-- إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون؛ ما از مجرمین( وظالمین )انتقام می گیریم. سوره سجده،22