مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب گل باش
امتیاز کاربران 5

تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان

رضایت هستم. از تاریخ 11 اسفند 1398 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 209 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
گل باش

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 27 آذر 02

گل باش

باران گرفته بود. بازی را تمام کردیم. داشتیم قراربازی فردا را می گذاشتیم که فرهاد سر وکله اش پیدا شد. نرسیده پرسیدم: ها امروز دیگه چه نقشه ای سوار کردی و می خوای کدوم بیچاره ای رو سرکار بذاری؟ فرهاد، علی پسر همسایه مان را که فقط 4 سال داشت صدا زد وگفت: آی بچه بیا بیا لواشک مجانی بت بدم. دستش را درجیبش کرد و پلاستیکی که کمی پشکل گوسفند داخلش ریخته بود درآورد وخواست اقدام تروریستی انجام دهد که با کمک تیم عملیات ضرب و شتم پسران کوچه کل پشکلها را در جیب پیراهن خودش خالی کردیم. همه مان عین موش آب کشیده شده بودیم. فرهاد پیراهنش را دراورد وچلاند. بوی باران تبدیل به بوی پشکل شده بود واز چند فرسخی همه فیض می بردند. و به او می خندیدند. فرهاد باعصبانیت گفت: لعنت به بارون. یاد حرف ننه افتادم که می گفت: ننه خدا قربونش برم بارونو همه جا می ریزه. خدا رحمانه ننه. حالا هنر اینه که گل باشی تا عطرت تو بارون بیشتر پخش شه. گل باش ننه گل.

'' ...و رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‌ءٍ...'' سوره اعراف. آیه 156

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما