روزی برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود: آیا در میان شما کسی هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکی از این دو شتر را به او بدهم. سپس حضرت این فرمایش را چند بار تکرار فرمود، کسی از اصحاب پاسخ نداد. امیرالمؤمنین علیه السلام به پا خواست و عرض کرد: یا رسول الله! من میتوانم آن دو رکعت نماز را بخوانم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بسیار خوب به جای آور! امیرالمؤمنین علیهالسلام مشغول نماز شد، هنگامی که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، عرض کرد: خداوند میفرماید یکی از شترها را به علی بده! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شرط من این بود که هنگام نماز اندیشه ای از امور دنیا را به خود راه ندهد. علی در تشهد نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد. جبرئیل گفت: خداوند میفرماید: هدف علی این بود که کدام شتر چاقتر است تا او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد، اندیشه اش برای خدا بود، نه برای خودش بود و نه برای دنیا. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر تشکر از علی علیه السلام هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه ای از آن حضرت قدردانی نموده، فرمود: «ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع وهو شهید» [1] . سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن اندیشه ای از امور دنیا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را میآمرزد. [2] .
پی نوشت ها: [1] سوره ق- آیه.37 حقا در این موضوع یادآوری است برای آن کس که دارای قلب هوشیار است یا گوش دل به کلام خدا سپرده و به حقانیتش توجه کامل دارد. [2] بحار: ج 36 ص_191 نقل از داستانهای بحارالأنوار، ج 4 ص41.