سوال سوم:
ازدواج پیامبر(ص) با همسر زید؛ س3
در سوره احزاب ايه ٣٧ امده اي پيامبر تو اگر عاشق زن پسرخوانده ات ( زيد) شدي اشكالي ندارد و از اين پس ازدواج با زنان پسرخوانده حلال است ، الان با شنيدن اين ايه مي توان كمي شك كرد كه پيامبر با اين همه زن عاشق زن پسر خونده اش شده و خدا نقش كارشناس امور جنسي گرفته يا اینکه اصلا شك نكنيم و خيالمان راحت باشد چون شما متخصصان مذهب حواستان كاملا جمع است؟
پاسخ:
نویسنده شبهه با بی اخلاقی تمام، دست به تحریف معنای قرآن زده و ماجرا را مطابق با سلیقه خود نقل کرده و از دل نقل خود شبهه افکنی می کند!
متن و ترجمه آیه مورد بحث:
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِى أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخفِى فىِ نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تخشىَ النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَن تخشَاهُ فَلَمَّا قَضىَ زَيْدٌ مِّنها وَطَرًا زَوَّجْنَكَهَا لِكَىْ لَا يَكُونَ عَلىَ الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فىِ أَزْوَاجِ أَدْعِيَائهِمْ إِذَا قَضَوْاْ مِنهُنَّ وَطَرًا وَ كاَنَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(احزاب/37)
(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خواندهات «زيد»] مىگفتى: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مىكردى) و در دل چيزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود).
با توجه به نکات زیر، روشن می شود که مسئله طرح شده در شبهه هیچ جایگاهی ندارد:
1. در آیه هیچ حرفی از عشق پیامبر به همسر زید نیامده است و این تحریف نویسنده شبهه است.
2. «زینب» همسر زید، دختر عمّه پیامبر است و حضرت از کودکی با او آشنا بوده است و خود پیامبر وی را به همسری زید درآورده است؛ با این سابقه آشنایی چطور ممکن است که یک دفعه پیامبر عاشق او شود و قصد کند که رابطه او با زید را به طلاق بکشاند تا خودش با آن زن ازدواج کند؟
3. در متن آیه خطاب به پیامبر آمده است « به فرزند خواندهات «زيد» مىگفتى: "همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهيز!"... ». اگر پیامبر قصدی مخفیانه برای ازدواج با همسر زید داشت، اصرار بر عدم طلاق چه لزومی دارد؟
از این نکات بر می آید که احساس عشق و علاقه و نیّتی جنسی در پشت ماجرای طلاق زید وجود نداشته است اما در این آیه مطلبی آمده است که مورد سوء استفاده بدخواهان قرار گرفته و با بررسی تفسیر و شأن نزول آیه می توان به سوء برداشتها پاسخ داد:
« در دل چيزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى!»
زید برده ای بود که به دست پیامبر آزاد شده بود اما همسرش زینب، دختری با اصل و نسب بود و این طلاق، ضربه ای روحی به زینب وارد می ساخت. پيامبر ص در نظر داشت، كه اگر كار صلح ميان دو همسر به انجام نرسد و كارشان به طلاق و جدايى بيانجامد براى جبران اين شكست كه دامنگير دختر عمهاش زينب شده كه حتى بردهاى آزاد شده او را طلاق داده، وى را به همسرى خود برگزيند، ولى از اين بيم داشت كه از دو جهت مردم به او خرده گيرند و مخالفان پيرامون آن جنجال بر پا كنند.
نخست اينكه:" زيد" پسر خوانده پيامبر ص بود، و مطابق يك سنت جاهلى پسر خوانده، تمام احكام پسر را داشت، از جمله اينكه ازدواج با همسر مطلقه پسر خوانده را حرام مىپنداشتند.
ديگر اينكه پيامبر ص چگونه حاضر مىشود با همسر مطلقه برده آزاد شده اى ازدواج كند در حالی که اين شان و مقام او است.
از بعضى از روايات اسلامى به دست مىآيد كه پيامبر ص به هر حال اين تصميم را به فرمان خدا گرفته بود، و در قسمت بعد آيه نيز قرينهاى بر اين معنى وجود دارد.
بنا بر اين اين مساله، يك مساله اخلاقى و انسانى بود و نيز وسيله مؤثرى براى شكستن دو سنت غلط جاهلى (ازدواج با همسر مطلقه پسر خوانده، و ازدواج با همسر مطلقه يك غلام و برده آزاد شده).
مسلم است كه پيامبر ص نبايد در اين مسائل از مردم بترسد و از جوسازيها و سمپاشيها واهمهاى به خود راه دهد، ولى به هر حال طبيعى است كه انسان در اين گونه موارد به خصوص كه پاى مسائل مربوط انتخاب همسر در كار بوده باشد، گرفتار ترس و وحشتى مىشود، به خصوص اينكه ممكن بود اين گفتگوها و جنجالها در روند پيشرفت هدف مقدس او و گسترش اسلام اثر بگذارد، و افراد ضعيف الايمان را تحت تاثير قرار دهد و شك و ترديد در دل آنها ايجاد كند.
لذا در دنباله آيه مىفرمايد:" هنگامى كه زيد حاجت خود را به پايان برد و او را رها كرد ما او را به همسرى تو در آورديم، تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هاى خود، هنگامى كه از آنها طلاق بگيرند، نباشد و اين كارى بود كه مىبايست انجام بشود" و فرمان خدا انجام شدنى است"