ایمان جلوه ای از علم و معرفت است ، یعنی بعد از آن که انسان نسبت به حقیقتی علم و آگاهی پیدا نمود و با زبان به آن اقرار و نسبت به آن به باورقلبی دست یافت و در مقام عمل نیز بر اساس همان عمل نمود در اصطلاح گفته می شود که نسبت به آن شئ ایمان پیدا کرده است .
به همین مطلب اشاره دارد قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود :
« الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان»[1] ايمان،گفتن با زبان و شناخت با دل و عمل با اعضاء و جوارح است .
به عنوان مثال کسی که با تحقیق و تفحص و برسی آیات آفاقی و انفسی به این دانش دست بیابد که همه عالم هستی باید خالق و نگهدارنده ای داشته باشند و بعد از آن که این دانش را با جان و دل قبول کرده و به لوازم آن که تبعیت و خشوع و شُکر آن خالق است ملتزم شد در اصطلاح می گویند که آن فرد نسبت به خالق عالم هستی ایمان دارد .
بر این اساس هنگامی انسان می تواند در مسیر تعالی قرار گیرد که علم او تبدیل به ایمان شود ، یعنی هنگامی که با علم توحید و فقه و اخلاق رو به رو می شود آن علوم زمانی تامین کننده سعادت او هستند که به ایمان حقیقی تبدیل شوند ،یعنی در نه تنها به زبان دارنده آن جاری شوند بلکه اعتقاد قلبی به مضامین آنها داشته باشد و همچنین حاضر باشد به آنها جامه عمل نیز بپوشاند ، این جاست که اگر انسانی به مضمون دانسته های خود عمل کند حیاتی طیب در دنیا و آخرت را برای خود رقم خواهند زد که خدای متعال فرمود :
﴿إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنّاتُ اَلْفِرْدَوْسِ نُزُلاً ﴾ [2] امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود.
ای دوست حال که این سرّ از اسرار را دانستی به خود نگاه کن و ببین که چه دانش و آگاهی هایی نسبت به حقیقت در وجود تو انباشته است! بعد ببین که آیا متناسب با آن علوم به لوازم آن عمل کرده ای و آیا آنها در قلب تو رسوخ کرده اند یا نه ؟
همه ما می دانیم که خوش اخلاقی بسیار مهم و ضروری است اما آیا متناسب با آن عملی را انجام داده ایم ؟ آیا وقتی که نفسمان چیزی را می خواهد جلوی او را گرفته ایم تا از ارتکاب به گناه و معصیت بازش داریم ؟
دنیا بازیچه و خوابگاه نیست ، بسیار نزدیک است که بساط عالم برچیده شود و ما بمانیم و اعمالمان پس ببینید چگونه با عمل به دانسته هایمان خود را می سازیم !
امیرالمؤمنین علیه السلام چه زیبا فرمود :
«الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِنَّ لَكُمْ نِهَايَةً فَانْتَهُوا إِلَى نِهَايَتِكُمْ وَ إِنَّ لَكُمْ عَلَماً إ فَاهْتَدُوا بِعَلَمِكُمْ » [3] كار نيكو كار نيكو (خدا را بسيار عبادت و بندگى كنيد و به اندك آن اكتفاء ننمائيد) پس آنرا بپايان برسانيد، آنرا بپايان برسانيد، و استوار باشيد، استوار باشيد (در امر دين استقامت داشته باشيد و از راه راست پا بيرون ننهاده بهر طرف رو نياوريد، و در معاصى) شكيبائى گزينيد شكيبائى گزينيد (و از پيروى خواهشهاى نفس خوددارى نمائيد) بپرهيزيد، بپرهيزيد (از آنچه خدا نهى فرموده دورى كنيد) شما را عاقبت و خاتمهاى هست، خود را بآن (بهشت جاويد) برسانيد، و براى شما پرچم و نشانه اى است (پيغمبر اكرم و اوصياء آن حضرت) پس (براى رسيدن بحسن عاقبت) به نشانه خودتان هدايت و رستگار شويد
────────────────────────────
[1] (الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 268،عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 28)
[2] (سوره کهف ، آیه 107)
[3] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص:252