با چرب زبانی و راست و دروغ، تلاش می کرد جنس ها را به مشتریان غالب کند. معتقد بود این دوره و زمانه باید گلیم رزق و روزی را با همین گنجشک های رنگ شده از آب بیرون کشید. با همه دغل بازی هایش، همیشه هشتش گروِ نُهَش بود و هیچ وقت از زندگی راضی نبود.
برایم جالب بود. فروشش تقریبا دوبرابر من بود اما برکت نداشت. تا این که راز این بی برکتی را در سخنرانیهای دودقیقه ای امام جماعت مسجد بازار متوجه شدم.
ایشان حدیثی از پیامبر را بیان کردند که فرمودند: دروغ روزی را کم می کند.
منبع: نهج الفصاحه، ص373.
#صداقت_در_کسب_و_کار