میانه روی در کارها خوب است؛ اما باید حدود و ثغور آن مشخص شود. به عبارت دیگر گاهی ملاک میانه روی، قرآنی نیست.
خدای بزرگ با اشاره برخورد سه گانه مردم با کتاب آسمانی می فرماید: «ثُمَ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ؛ سپس اين كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم؛ (اما) از ميان آنها عده اى بر خود ستم كردند، و عده اى ميانه رو بودند، و گروهى به اذن خدا در نيكي ها (از همه) پيشى گرفتند، و اين، همان فضيلت بزرگ است.»[1] بنا بر منطق قرآن(چه در این آیه و چه در آیات دیگر)، سابقین در دین، امتیاز بیشتری از میانه روها دارند. این آیه را در ضمن مثالی توضیح می دهیم.
در یک کلاس درس برخی دانش آموزان، بالاترین امتیاز را دارند و برخی دیگر کمترین امتیاز، و برخی دیگر امتیاز میانه را دارند. طبعا شاگردانی که امتیاز بالایی دارند، از نظر معلم و سایر شاگردان در جایگاه بهتری قرار دارند. در اینجا شاگرد ممتاز بودن، خیلی خوب است اما نحوه درس خواندن باید بر مبنای میانه روی و اعتدال(علمی) باشد. دانش آموزی که از تفریح و سرگمی و زندگی خود می زند، کار او ممکن است در درازمدت، آسیب زا باشد. بحث قرآنی نیز مانند مثال فوق است؛ باید در عمل به دین پیشتاز بود ولی سنجیده و حساب شده(عقلی و شرعی).
اما میانه روی در دنیا خوب است
از آنجا که بحث دین و دیانت ارزش دارد، پیشتازی در آن مطلوب است؛ اما پیشتازی در دنیا مطلوب نیست؛ زیرا که دنیا، اعتبار چندانی ندارد. «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛ زندگى دنيا، چيزى جز بازى و سرگرمى نيست! و سراى آخرت، براى آنها كه پرهيزگارند، بهتر است! آيا نمى انديشيد.»[2]
اما متاسفانه برخی افراد ملاک های میانه روی را در نکاتی می دانند که به نفع آنان باشد و کسی که مخالف آنان است، تندرو خوانده می شود در حالی که چه بسا او پیشتاز باشد و اینها کندرو. این افراد در مادیات و دنیا طلبی مسابقه می گذراند؛ اما دین را بهایی نمی دهند. این مطلب، یک بحث مفصل می طلبد که از حوصله این نوشتار بیرون است.
پی نوشت
1ــــــ فاطر/32
2ـــ انعام/32