ذکر و ذاکر
إلٰهِى فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَأَرْغَبُ، وَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَنِى مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ، وَلَا يَنْقُضُ عَهْدَكَ، وَلَا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ، وَلَا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ .
معبودم، از تو میخواهم و به پیشگاهت زاری نموده و شوق میورزم و از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند و پیمانت را نمیشکنند و از سپاست غافل نمیشوند و فرمانت را سبک نمیشمارند(۱)
ذکر به معنای حمد و ستایش ، به یاد آوردن و به خاطر سپردن نام و یاد خداست.
ذکر و یاد خداوند برگرفته از سرشت و فطرت انسانهاست،انسان ذاتاً خدا جو است،اگرچه گاهی در رسیدن به محبوب حقیقی خویش گمراه می شود ،اما اذکار در قالب یادآوری ،انسانها را متوجه معبود حقیقی شان می سازد.
ما در طول شبانهروز پنج مرتبه نماز میخوانیم،ذکر تسبیح و صلوات میگوییم،یک ماه روزه میگیریم ،همه ی اینها ذکر و یاد خداوند را در دلهامان زنده میکند و هر بار روح و جانمان را حیات دوباره میبخشد و از آلودگها پاک میگرداند.
انسان بدون این اذکار ،مردهای متحرک بیش نیست،چرا که از حقیقت وجودی خویش دور میگردد و گمراهی و ذلالت او را در بر می گیرد.
خداوند است که توفیق ذکر را به ذاکر میدهد اگر بندهای قادر به ذکر گفتن نیست ،بداند که از این حیات معنوی محروم شده...
پس شاکر این حیات معنوی باشید....
نـی تــرا در کــار مــن آوردهام/ نی که من مشغول ذکرت کرده ام
درد عشق تو کمند لطف ماست /زیـر هـر یـارب تـو لبیک هاست(۲)
_______________________________________
۱)فرازی از مناجات شعبانیه
۲)مولوی