با غُصه داشت ازبدقولی پدرش شکایت می کرد. قرار بود برایش دوچرخه بخرد، اما حالا شرط های خرید دوچرخه را بیشتر کرده بود. پدربزرگ با دستان لرزانش، قطره اشک را از گوشه چشم محمد پاک کرد و قول داد دُرُستش کند.
- سلام باباجون. چی شد این دوچرخه نوه ما؟
- راستش پولش جور نشد! بهش گفتم اگه ترم دوم هم خیلی خوب بشه براش می خرم.
- ای بابا! نشد دیگه. خُب می گفتی من قرض می دادم. تو که اهل امام رضایی خوبه کلام آقا رو هم آویزه گوشت کنی. ایشون فرمودند: هروقت به بچه ها وعده می دین، عملی کنید چون اونا شما رو روزی دهنده خودشون می دونن.(1)
- به روی چشمام آقاجون. همین امشب براش می گیرم. فقط...
- خیالت راحت. الان برات واریز می کنم.
#صداقت_عملی
هرگاه به كودكان وعده اى مى دهيد، آن را برايشان عملى كنيد؛ زيرا آنان مى پندارند شما همان كسانى هستيد كه روزى شان مى دهيد. قطعا خداوند بزرگ به اندازه اى كه براى (رعايت نكردنِ حقوق) زنان و كودكان خشمناك مى شود، براى چيز ديگرى خشمناك نمى شود.