آثار روحی نماز؛
آثار روحی روانی نماز آثار روحی نماز؛ نیایش، به ارتباط صمیمانه میان انسان و خدا گفته میشود[1].
از این رو نماز خواندن در روح و روان انسان، آثاری دارد که از جمله آنها میتوان به بخشیدن آرامش به دل، برطرف کنند اضطراب، برطرف کننده خستگیها و همچنین موجب صفای باطن و روشنی روان است.
به جرأت میتوان گفت نماز برترین حالت گفتوگو در جهان بشمار میرود، چرا که موجودی پَست و ناچیزی در برابر موجودی قرار میگیرد که قدرت بینهایتی دارد و خالق عالم هستی است، از این رو نماز حالت صمیمانهای از گفتوگو میان خالق و مخلوق بوده و دور از رنگ و فریب است.
نماز برنامهای است که مسلمانان آن را روزانه انجام میدهند، لذا یک مؤمن علاوه بر آن که هر روز بارها میتواند با خالق هستی به گفتوگو بپردازند میتوان برنامهای برای بازیافتن و آگاه ساختن خویش نیز داشته باشد. نماز روح آدمی را جلا و صفا میدهد و او را از آلودگیها باز داشته و قلب پژمرده و مضطربش را طراوت و آرامش میبخشد.
دین در اسلام جایگاه ویژهای دارد و این که انسانی اسلام را به عنوان دین خود برگزیند بسیار ارزشمند خواهد بود.
حال با توجه به وجود چنین جایگاهی برای دین، روایات مختلفی از ائمه اطهار(علیهمالسلام) وجود دارد که نماز را ستونی برای دین برشمردهاند. لذا این روایات خبر از جایگاه رفیع نماز میدهند چرا که اگر ستونی نباشد هیچ چیزی تاب و توان ایستادگی نخواهد داشت و همه چیز فرو خواهد ریخت، از این رو پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید:
«الصَّلاةُ عِمادُ الدِّينِ[2]». ترجمه: نماز، پایه و ستون دین شماست.
و در جای دیگری میفرماید: «موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد[3]». ترجمه: جایگاه نماز در دین، مانند جایگاه سر در بدن است.
و همچنین فرموده است: «مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ عَمودِ الفُسطاطِ ؛ إذا ثَبَتَ العَمودُ نَفَعَتِ الأطنابُ و الأوتادُ و الغِشاءُ، و إذا انكَسَرَ العَمودُ لم يَنفَعْ طُنُبٌ و لا وَتِدٌ و لا غِشاءٌ». ترجمه: مَثَل نماز، مَثَل ستون خيمه است، اگر ستون محكم باشد، طنابها و ميخها و چادر كارآيى دارند، امّا اگر ستون بشكند، نه طنابى به كار مىآيد و نه ميخى و نه چادرى. فواید نماز به اندازهای است که میتوان آن را دارویی برای شِفای تمامی دردهای روحی بخشر خواند.
از این رو چیزی که دارای چنین ویژگیهایی باشد، باید ارج نهاده و والاترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. بنابراین باید والاترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . در زبان عامیانه مردم ایران، برای خدا الفاظ دیگری همچون آفریدگار، آفریده، رب، الله، باریتعالی و.... نیز بکار میبرند. [2]
. میزان الحکمه، ج ۵، ص ۳۷۰. [3] . کنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲.