آیینه شکستن خطاست ! «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد َ؛[1] و از شر هر حسودی هنگامی که حسد میورزد! » «وَیلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ؛[2] وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای! » «الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ؛[3] همان کس که مال فراوانی جمعآوری و شماره کرده (بیآنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)! » و... نمیدانم چه حکمتی دارد که هر وقت آیات این چنینی قرآن را تلاوت می کنم، تذکرش را به خودم می گیرم. همیشه هم این باور را دارم که «قرآن کتابی بر حق است و کذب در او راه ندارد.» ولی کافی هست همین حرف ها و تذکرات، از زبان رفقا و دوستان به گوشم برسد آن وقت است که ماجرای این امر به معروف ونهی از منکر تغییر می کند. طوری رفتار می کنم که نه حرف حسابش را قبول می کنم و نه حتی باور دارم که ضعفی هست و باید خودم را اصلاح کنم. شاید انتظارم این است که حتما باید یکی از آسمان با ندایی ملکوتی این تذکرات را در گوشم زمزمه کند تا باورم بشود حرفش حق است. معمولا در دوستی های صمیمی و دلچسبمان، این قدرتوقعاتمان از آن هایی که با آنها صمیمی هستیم بالا میرود که اگر یک زمانی دوستمان به خاطر محبت به ما هم بخواهد یکی از اشکالات و ضعف هایمان را به ما تذکر بدهد، فوری بهمان برمیخورد و برای این رفتارش، سخت موضع می گیریم. حتی این موضوع را به صورت حق به جانب، رسانه ای هم می کنیم ، دوستمان را سنگ روی یخ می کنیم و تا از کرده اش پشیمانش نکردیم ول کن ماجرا نیستیم! حال آن که اگر خدای نا کرده این طور رفتار کنیم، دقیقا برخلاف این حدیث معروف عمل کرده ایم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «المؤمن مراه المؤمن: مؤمن آیینه مومن است.» [4] باید حواسمان به این نکته باشد که اگر آیینه، عیب مرا گفت، باید خودم را اصلاح کنم؛ نه آن که آیینه را بشکنم! اگر دوستی هم نهی از منکر کرد، شما گناه را از خود دور کن و به انتقاد کننده اعتراض نکن. آینه ار نقش توبنمود راست خودشکن، آیینه شکستن خطاست [5] ________________________________ پی نوشت ها: [1]. فلق، آیه5 [2]. همزه، آیه1 [3]. همان، آیه 2 [4]. میزان الحکمة با ترجمه فارسی، ص67، ح 291و292. [5]. مخزنالاسرار، نظامی