ارتباط رازداری با آسایش
حسن آقا قابلمهای درب بستهای در دستش گرفته بود و یواشکی داشت از کوچه رد میشد. از حسن پریدند: ببخشید توی این قابلمه چیست که یواشکی میبیرید؟
حسن سکوت کرد و با فریادی گفت: من برای این روی قابلمه در گذاشتهام که فضولانی مانند شما نفهمند که داخلش چیست!
بامردم بیگانه مگو راز دل خویش بیگانه، دل راز نگهدار ندارد
اگر یک رازی را در سینه داریم، اگربه دیگران یا غریبه ها بگوییم، بدون تردید دچار دردسر می شویم(1). یکی از ریشههای اختلاف همسران راز دار نبودن آنان است.
پی نوشت ها:
1-امیر کلام، امیرالمومنین(علیه السلام) فرمودند: راز تو اسیر و در اختیار تواست، اگر آشکارش ساختی؛ تو اسیر آن شده ای، غرر الحكم و درر الكلم،ص403.