«چرا ما مثل کشورهای عادی با امریکا رفتار نمیکنیم؟ آخه تا کی باید تحریم باشیم؟ چقدر سختی بکشیم؟ این همه کشور تو جهانه. کدومشون ذلیل و نوکر امریکا هستند؟ چرا فکر میکنیم فقط ما خوبیم؟ عه!»
اینها جملاتی است که این روزها در گوشه و کنار فضای حقیقی و مجازی زیاد شنیده میشود. برخی از جوانان که زندگی مناسب یا شغل و مسکن و همسر ندارند بیشتر از دیگران اعتراض میکنند و البته تا حدی حق هم دارند. اما به راستی مساله کجاست؟ و چرا ما مشکل داریم؟ به نکات زیر میتوان توجه کرد:
1. تقریبا هیچ کشوری در جهان، به صورت کامل استقلال سیاسی از امریکا ندارد و همه کم و بیش، باید به این دولت عربدهکش تروریست باج بدهند. حتی کشورهای قدرتمندی مانند هند، چین و روسیه هم مجبورند یکی به نعل بزنند و یکی به میخ و نمیتوانند کامل جلوی امریکا قد علم کنند. شاید بتوان گفت تنها کشوری که بدون توجه به خواست امریکا تصمیم میگیرد ایران است.
2. «استقلال» در نگاه اسلام، مفهوم ارزشمندی است. بر اساس آیهی «نفی سبیل» و برخی اصول قرآنی دیگر، مسلمانان باید بر اساس عزت و استقلال زندگی کنند و نوکر و وابسته به دیگران نباشند. البته ارتباط گسترده، هم مجاز است و هم مطلوب ولی فرق فراوانی است میان ارتباطی که موتور متحرک توسعه باشد و رابطهای که از نفی حاکمیت ملی سربرآورد.
3. ریشهی مشکلات اقتصادی ما در نظام مشکلدار اقتصادی ماست نه استقلالطلبی سیاسیمان. این مشکلات را هم باید با اصلاحات گسترده، برطرف کرد. نظام مالیاتی، شفافیت، فساد، قیمت حاملهای انرژی، خصوصیسازی، قاچاق و ... همه از مشکلات مهمی است که متاسفانه در طول این سالها فقط کوشیدهایم آن را انکار کنیم یا با مرهمهایی مانند برجام و ... درمانش را به عقب بیندازیم. دیر یا زود این زخمها سر باز میکنند و بلای دهشتناکی بر سر ما میآورند. چه بهتر که در شرایط تحریم چارهای بیندیشیم و آنها را برطرف سازیم.
4. وقتی میشود هم استقلال داشت و هم اقتصاد قدرتمند، چرا باید یکی را به نفع دیگری قربانی کرد؟ آن هم وقتی که معلوم نیست با بخشیدن اولی، لزوما به دومی دست پیدا کنیم.